سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز ولایت
 

مشکل اساسی خیلی ها این است که خداوند را در جایگاه توحید محض و کامل ننشانده اند و تصویری که از خداوند ارائه می دهند، خداوندی دست بسته است که تنها به کلیات توجه دارد و به جزئیات نمی پردازد. در حالی که خداوند همه امور هستی را در اختیار دارد و توانایی و قدرت آن را نیز دارد که مشیت و اراده خود را به اثبات رساند. بر این اساس، هر کسی روزی و قسمت خود را می خورد که خداوند برای او مشخص و مقدر کرده است...

 

کافران کسانی هستند که ایمانی به خداوند، الوهیت و ربوبیت وی ندارند. از این رو خداوند را منکر بوده و او را نمی پرستند و برای او در جهان هستی نقش و تاثیری قایل نیستند. آنان هستی را بر اساس تصادف می دانند و هدفمندی و فلسفه آفرینش را منکر می شوند.

در کنار اینان افرادی یافت می شوند که ما از آنان به نام مشرکان ظاهری یاد می کنیم. آنها کسانی هستند که برای هستی، آفریدگار و پروردگاری قائل می شوند ولی برای آفریدگاری وی شریکی قایل هستند و یا برای پروردگاری دیگران نقش و تاثیری قایل می شوند. از این رو برای مشرکان، امور و اشخاص دیگری نیز به عنوان معبود مطرح می شود و برای جهان، افزون بر خداوندگار آفریدگار جهان، پروردگار و یا پروردگارهای دیگر نیز قائل می شوند.

برخی از مشرکان، فرشتگان را شریک خداوند در الوهیت وی می شمارند و او را همتای او می دانند. (انبیاء آیات 26 و 29) برخی دیگر نیز، به جای فرشتگان، بتانی را معبود خود دانسته و آن را می پرستند و عبادت می کنند. (انعام آیه19 و آیات بسیار دیگر)

برخی از مشرکان چون فرعون و درباریان وی قایل به خدایگان متعددی برای هستی بوده و به پرستش و ستایش آنها مشغول هستند که برخی از مسیحیان منحرف و گمراه از این جمله گروه های مشرک به شمار می آیند. (نساء آیه171 و مائده آیه73) خداوند در آیاتی چند شرک ورزی مسیحیان را مورد نقد و نکوهش قرار می دهد؛ زیرا آنان حضرت مسیح(علیه السلام) و حتی حضرت مریم(سلام الله علیها) را شریک خداوند در الوهیت می شمارند و به پرستش و عبادت ایشان می پردازند. از جمله این آیات می توان به آیات 75 و 116سوره مائده و نیز 171 سوره نساء اشاره کرد.

از نظر قرآن هر گونه شرک در الوهیت و ربوبیت با توحید در تناقض و تضاد است و نمی توان توحید و یگانه پرستی را با شرک جمع کرد. از این رو آیات بسیاری از قرآن به نقد ربوبیت انبیاء، ربوبیت ستارگان ماه و خورشید، ربوبیت بتان و دیگر اشیای هستی می پردازد و آن را مخالف جدی توحید و ایمان بر می شمارد و ناسازگاری آن را با توحید بیان می کند. (آل عمران آیات79 و 80)

بارها شده است که مومنی از مشکلات زندگی و گرفتاری های خود می نالد. ریشه این سختی زندگی را می بایست در شرک خفی وی جست؛ زیرا این شرک است که اجازه نمی دهد تا توسل و توکل واقعی به خداوند یابد امور زندگی خویش را به خداوند تفویض کند. در حالی که مومن واقعی همه امور زندگی خویش را به خداوند تفویض می کند و از او برای زندگی اش خیر می خواهد و خود را فقیر خیر او برمی شمارد

شرک افعالی مومنان

اهل ایمان و توحید با آن که در حوزه هایی چون الوهیت و ربوبیت و عبادت از شرک رسته اند ولی بسیاری از آنان گرفتار شرک خفی و نهانی هستند که در حوزه افعال اتفاق می افتد. به این معنا که آنان حتی اگر توحید راستین را در الوهیت و ربوبیت و عبادت پذیرفته باشند و تنها برای خداوند آفریدگاری و الوهیت و پروردگاری را قایل شوند و تنها او را سزاوار ستایش و پرستش بدانند، با این همه در امری لنگ می زنند و برای خداوند شریک قایل می شوند.

از نظر قرآن، ریشه این شرک را همانند دیگر گونه ها و اقسام شرک می بایست در بینش و نگرش نادرست مردم جستجو کرد، زیرا شناخت انسان و نگرش وی به هستی است که رفتار و کردارهای او را مدیریت می کند.

مرد

امام صادق(علیه السلام) در تصویر این گونه از شرک ها که بسیاری از مومنان بدان گرفتارند در روایتی می فرماید: هرگاه شخصی بگوید اگر فلانی نبود هلاک می شدم یا بر سر من چنین و چنان می آمد، چنین شخصی گرفتار شرک است. (تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 476، ح 235)

بارها از مردم شنیده اید که می گویند: اول خدا بعدا شما! این چنین تعابیری نه تنها شرک خفی و نهان است بلکه شرک جلی و آشکاری است که می بایست از آن پرهیز کرد؛ زیرا همه چیز از آن خداست و خداوند مالک مطلق است. بنابر این همواره اول و آخر خداست.

از نظر قرآن، ریشه این شرک را همانند دیگر گونه ها و اقسام شرک می بایست در بینش و نگرش نادرست مردم جستجو کرد، زیرا شناخت انسان و نگرش وی به هستی است که رفتار و کردارهای او را مدیریت می کند. هر اندازه شناخت آدمی به واقعیت ها و حقایق هستی ناتمام و ناقص باشد، این کاستی به همان اندازه در رفتار و کردارهایش بروز و ظهور می کند

 

اصولاً مشکل اساسی مردم این است که خداوند را در جایگاه توحید محض و کامل ننشانده اند و تصویری که از خداوند ارائه می دهند، خداوندی دست بسته است که تنها به کلیات توجه دارد و به جزئیات نمی پردازد. در حالی که خداوند همه امور هستی را در اختیار دارد و توانایی و قدرت آن را نیز دارد که مشیت و اراده خود را به اثبات رساند. بر این اساس، هر کسی روزی و قسمت خود را می خورد که خداوند برای او مشخص و مقدر کرده است.

 

آثار و پیامدهای شرک خفی

شرک خفی آثار و پیامدهای زیانباری برای مومنان به دنبال دارد. مسئله مهم این است که مومنانی که دچار شرک خفی هستند و به توحید محض نگرویده اند، دچار مشکلاتی می شوند که نمی توانند علت آن را جست و جو کنند.

برخی از رفتارهای استکباری که از برخی مومنان دیده می شود ریشه در همین شرک خفی آنان دارد؛ زیرا شرک، آفات و آسیب هایی را به دنبال دارد که از جمله آن ها استکبار ورزی است که در آیاتی از جمله 35 و 36 سوره صافات به آن توجه داده شده است.

مشکل اساسی مردم این است که خداوند را در جایگاه توحید محض و کامل ننشانده اند و تصویری که از خداوند ارائه می دهند، خداوندی دست بسته است که تنها به کلیات توجه دارد و به جزئیات نمی پردازد. در حالی که خداوند همه امور هستی را در اختیار دارد و توانایی و قدرت آن را نیز دارد که مشیت و اراده خود را به اثبات رساند. بر این اساس، هر کسی روزی و قسمت خود را می خورد که خداوند برای او مشخص و مقدر کرده است

 

مهم ترین آثاری که برای شرک از جمله شرک خفی می توان بیان کرد، اضطراب و تشویشی است که مشرک و یا مومن مشرک به آن گرفتار می آید. اصولا هر گونه شرکی موجب می شود که آدمی از حالت تعادل و آرامش و اطمینان خارج شود و گرفتار اضطراب و تشویش گردد. کسانی که ربوبیت مطلق الهی را در عمل نپذیرفته اند، همواره دل نگران وضعیت و موقعیت خود هستند. از این رو نسبت به آن چه از دست داده اندوهگین و غمگین هستند و نسبت به آینده خود ترس دارند که برخی از نعمت ها را از دست دهند و یا نتوانند به برخی از نعمت ها برسند. چنین حالتی پیامد طبیعی شرک است که خداوند در آیه 151 سوره آل عمران به آن توجه داده است.

 


منبع: روزنامه کیهان، شماره 19761؛ مقاله نویسنده: علی محمدخانی

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 93/7/14 توسط 
تمامی حقوق مطالب برای سرباز ولایت محفوظ می باشد