مدتی‌است که عده‌ای به بهانه وطن دوستی و میهن پرستی و بهانه قرار دادن مباحث تاریخی چون حمله اعراب مسلمان به ایران تلاش دارند تا از ایران قبل از اسلامی تمدنی درخشان و بی‌نظیر و از سلسله منحط شاهی دوران باستان و شخصیت‌هایی چون کوروش و داریوش و...انسانهایی متمدن و با فرهنگ و انسان دوست بسازند و از اعراب مسلمانی که به ایران حمله کردند چهر‌ه‌ای زشت و کریه و وحشی و تمدن برانداز بسازند( که البته ما به دنبال بررسی و تحلیل صحت و سقم اینگونه ادعاها نیستیم که البته در زمان مناسب به آن خواهیم پرداخت، انشاءالله) اما با کمی مطالعه و دقت نظر و تامل در منابع تاریخی منصف و مستقل خواهیم فهمید که در پس این عرب ستیزی کینه توزانه و نژادپرستانه چیزی جز اسلام ستیزی و تحقیر دست آوردهای تمدنی اسلام در ایران نیست. گاه بی انصافی این دسته ناسیونالیست و ملی گرای افراطی تا بدانجاست که حتی ضروری ترین و بدیهی ترین دست آوردهای شکوهمند تمدن اسلامی ایرانی را انکار می‌کنند و کور کورانه به ستایش بقایای مخروبه‌های معدود کاخ‌های شاهان ایرانی می‌پردازند. گویا همه تمدن‌ها با همه طول و عرض و تاریخ و فرهنگ و اعتلایشان در دربار شاهان و کاخ های مجلل و بزرگشان خلاصه می‌شود. آنها فراموش می‌کنند که هر چه کاخ‌های ظلم و ستم پادشاهان مجلل‌تر و عظیم‌تر و بلندتر و مستکم‌تر است سنگینی مالیات آن هم بر گرده مردم طبقه رعیت و فرو دست و بیچاره همان حکام دیکتاتور سنگینی می‌کرده و از خون جگر و عرق جبین آنان هزینه‌های کمر شکن چنین ساختمانهای ی باید تامین شود. در تاریخ ایران بعد از اسلام نیز بی‌شمار از این تمدنها داریم که همه هیمنه و شکوه جلالشان به مشتی کاخ پر زرق و برق و دربار پر خرج و بی‌خاصیت آن بسته بود و از این ولخرجیهای شاهانه چیزی جز زجر و درد و شکنجه و فقر و فلاکت و بدبختی دیگری عاید ملتها نشده. پهلوی اول و دوم از نمونه‌های بارز این نوع خام اندیشی و مردم فریبی شاهانه هستند! در اینجا برای اثبات حقانیت تاثیر عمیق فرهنگی و علمی و تمدنی اسلام ( که تمدن خود را نه بر پایه کاخ و دربار که بر دلهای مردم بنا کرده است)در کشورهای غربی و شرقی پس از بروز و ظهور اسلام، گوشه‌ای از این حقایق درخشان و پر معنا را از زبان بیگانگان و غربیها می‌خوانیم تا شاید نمی از یم دریای عظمت اسلام برای دیدگان حق بین آشکار گردد و تا شاید از سردی وسوسه‌های خناسان و شیاطین درباره اسلام کم شود و شیفتگان و دلدادگان به دین مبین اسلام بعد از این چند قرن ظهور اسلام، از افتخار پذیرش اسلام توسط اجدادشان دلگرم‌تر گردند.

 خوش تر آن باشد که سر دلبران گفته آید در حدیث دیگران...

ویل دورانت:(مورخ مشهور آمریکایی) ...از این میان کسانی که بیشتر نامشان به یاد می‌ماند، مورخانند که همه اطلاعات خود را درباره تمدن اسلام مدیون ایشانیم...فرقه شیعه در تاریخ اسلام اهمیت فراوان دارد... تاریخ تمدن، ج11، صفحه 305 و 279

گوستاو لوبون:(مورخ، جامعه شناس و پزشک فرانسوی) ما باید در حقیقت اعتراف کنیم که آنچه آزادی فکری داریم و نام آن را آزادی فکری می‌گذاریم، ریشه‌اش از اعراب ـ مسلمین ـ گرفته شده و آنها بودند که دست به این کار زدند. تمدن اسلام و عرب، صفحه 551

جان دیون پورت:(محقق و مستشرق انگلیسی) اروپا بیشتر از اینها به اسلام مدیون است...اروپا باید به خاطر داشته باشد که به پیروان محمد دِین دیگری دارد و آن عبارت است از اینکه؛ همین مسلمین تالیفات و تحقیقات عده زیادی از فلاسفه یونان را حفظ کرده، و بسط و نشر مهم‌ترین رشته‌های علوم طبیعی و ریاضیات و طب و غیره را بر عهده داشتند؛ و این علوم به مقدار زیادی مدیون زحمات آنهاست. عذر تقصیر به پیشگاه محمد و قرآن، صفحه 131

فیلیپ ک حتی:(مورخ مسیحی) باید دانست که اروپاییها در زمینه علوم و صنایع چیزی نداشتند که به مسلمین بیاموزند، مخصوصا در علم طب، معلومات مسلمین با آنها قابل مقایسه نبود، چنانکه یکی از مورخین عرب در آن ایام افسانه‌های تمسخر آمیزی از جهل اروپاییان در مسایل طبی نقل کرده و امروز در دست است. تاریخ عرب، ص193

توماس کارلایل:(نویسنده مشهور انگلیسی) باید نیک تدبیر کنند آن قوه‌ای که این شمشیر را در جزیرة العرب از غلاف بیرون کرده و برق آن را در قله کوههای فرانسه، ایتالیا، اسپانیا و کنگره مداین تا سمرقند و روی اهرام مصر در دست فاتحین بزرگ ظاهر و نمایان کرد کدام قوه بود. بی شک همان قوه، آیین محمد[صلی الله علیه و آله وسلام] بود. قهرمانان

جرج برناردشاو:(نویسنده شهیر انگلیسی) به نظر من اسلام تنها مذهبی است که استعداد آن را دارد که بتواند با تحولات اعصار مختلف زندگی بشر همگام گردد. من راجع به مذهب محمد پیشگویی می‌کنم که این مذهب را در اروپای فردا خواهد پذیرفت، همانطوریکه که به نظر اروپایی‌های امروز قابل قبول گردده است مذهب در آزمایشها و رویدادهای زندگی، ص190

دکتر زیگرید هونکه:(مورخ و اسلام شناس آلمانی) این عادت را ما نیز از اعراب داریم که اعدادشان را تا صد از راست به چپ می‌خوانند. مانند الفبای خویش که از راست به چپ می‌نویسند و می‌خوانند...نه تنها ما، بلکه تمام ملل متمدن امروز از همان اعدادی استفاده می‌کنند که زمانی مسلمانان به ما یاد داده‌اند...البته بهد از آنکه نهرهای علم و دانش از مراکز بلند پایه اسلامی اسپانیا بر اروپا جاری شدند، و از اجتماع آنها سیلابی به وجود آمد، از آن پس امواجی از این سیلاب علم، از مراکز فکری ایتالیای‌اش شروع به راه یافتن به تمام اروپا کرد. فرهنگ اسلام در اروپا،ص97

منبع: کتاب اعترافات