سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز ولایت
 

جمهوریت ساختاروجسم نظام است واسلامیت محتوا و روح آن...جمهوریت شکل وقالب حکومت است واسلامیت مبنا ومحور وماهیت آن...بنابراین هیچ منافات تناقضی ندارند...جمهوریت عامل مقبولیت نظام واسلامیت ضامن مشروعیت آن است...برخی با علم کردن "جمهوریت" به مقابله به "اسلامیت" نظام آمدند وبرخی با علم کردن ملیت و"ایرانیت"!!!...درحالی که اگر "اسلامیت" نباشد نه جمهوریتی می ماند ونه ایرانیتی....! مهم ترین ضامن جمهوریت،"اسلامیت" است وهیچ مکتب سیاسی به اندازه اسلام به مردم اهمیت نداده...

ولایت فقیه ضامن جمهوریت واسلامیت نظام است،درفتنه88 ولی فقیه از جمهوریت نظام محافظت کرد...

 مهم ترین ضامن جمهوریت،"اسلامیت" است وهیچ مکتب سیاسی به اندازه اسلام به مردم اهمیت نداده ودر دیدگاه اسلامی مردم عیال الله وخلق الله هستند...اسلام پرچمدار"جمهوریت"و "مردم سالاری" است...دموکراسی لیبرال "مردم سواری "نوین است و دیکتاتوری مدرن!!! . در جوامع غربی، و علی الخصوص آمریکا ، دموکراسی و آزادی های فردی و جمعی در یک امپراتوری اقتصادی که رهبران آن بزرگ ترین سرمایه داران صهیو نیست هستند مستحیل گشته است.....

ولایت فقیه ضامن جمهوریت واسلامیت نظام است،درفتنه88 ولی فقیه از جمهوریت نظام محافظت کرد...

ولایت فقیه وجمهوریت  :

از منظر امام خمینی جمهوریت مقوم نظری ساختار حکومت است.انتخابات،تفکیک قوای سه گانه،مجلس شورای اسلامی ،شوراهای اسلامی و ... فرایندها و ساختارهایی هستند که بر مبنای جمهوریت پدید آمده است.اما محتوای نظام بر پایه رکن اسلامیت خواهد بود.نکته مهم در اینجا انفکاک میان جمهوریت به عنوان یک ساختار و لیبرالیسم وسکولاریسم به عنوان فرهنگ سیاسی و محتوا است  . از نگاه استاد مطهری ما باید جمهوریت را به عنوان شکلی از اشکال نظامهای سیاسی بدانیم و آن را با مبانی مکاتب مختلف خلط نکنیم   ....

بر مبنای اندیشه سیاسی امام راحل "... جمهوری است یعنی دموکراتیک و اسلامی است یعنی قانون آن اسلامی است..." این نکته مبین این است که جمهوریت ساختاری و اسلامیت محتوایی است.
نظریه ولایت فقیه که نظریه جمهوری اسلامی است، نظریهای است که در آن هم قوانین حکیمانه از سوی خدای سبحان وضع شده و هم حکیمی توانمند، حاکم است. هم مردم حضور و نقش دارند و حاکم را تعیین و شناسایی میکنند و هم شارع مقدس به مردم گفته است که در چارچوب قوانین عمل کنند. لذا در اینجا اصلا گفته نشده که مردم دخالت نکنند.
شاید این دوبال مفهومی را بتوان با دو عبارت مشروعیت الهی(که با مشروعیت سیاسی و واژه Legitimacy تفاوت دارد)و مقبولیت مردمی تفسیر کرد.جمهوری اسلامی نظامی است که به واسطه حضور ولی فقیه و اجرای احکام شرع دارای

مشروعیت و به واسطه مشارکت،خواست و حضور مردم دارای مقبولیت است.

ولی فقیه مشروعیت الهی را به نظام می بخشد به همراه مقبولیت امکان ایجاد و بسط نظام دینی را به دست می آورد که در روزگار معاصر ساختار جمهوریت نماد و مقوم این مساله است.

نتیجه گیری:

جمهوری معنای «توده یا مردم» است و به این سبب به حکومتهایی که بر مبنای رای مردم پایه گذاری شده، حکومت جمهوری می گویند یعنی حکومت منسوب به اکثریت. از دیدگاه اسلام، حق حاکمیت تنها از آن خداوند و کسانی است که خداوند به آنها اذن بدهد در نتیجه مشروعیت(شرعی بودن و نه مقبولیت) حکومت و حاکم، الهی است. اما کلیه مراحل حکومت اسلامی که از آن به «حکومت خدا بر مردم» تعبیر می شود، تا مورد پذیرش مردم قرار نگیرد هرگز به مرحله فعلیت در نخواهد آمد. بنابراین جمهوریت از مفهوم اسلام به معنای پذیرش همگانی وخواست عمومی است و این همان تعبیر «حضور حاضر» در کلام امام علی (ع) است که آنرا موجب تمام شدن حجت بر خود و پذیرش حکومت می داند. در روزگار معاصر سازوکار جمهوریت به معنای مشارکت سیاسی،انتخابات ،رای مردم برای اقامه دین در جامعه مورد استفاده قرار می گیرد. در این ساختار که بر آمده از مدلهای جمهوری جهان است اصولی مانند انفکاک قوا،انتخابی بودن مسوولین اجرایی،وجود پارلمان،رقابت و مشارکت سیاسی وجود دارد. تردیدی نیست که در نظام جمهوری اسلامی این اصول وجود دارد و اسلام تحقق حکومت الهی را مبتنی بر پذیرش و انتخاب مردم می داند اما تنها نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که مشروعیت(شرعی بودن) حکومت از دیدگاه اسلام الهی است. در عین حال که بدون مقبولیت عمومی و ساختارهای مهیا کننده این مقبولیت ،مشروعیت صرفا کافی نیست. بنابر این جمهوری اسلامی در حقیقت به معنای جمع دو انتخاب و تلاقی دو قدرت الهی و خلقی و موجب تضاعف دو مسئولیت خدایی و مردمی خواهد بود.

 



نوشته شده در تاریخ یکشنبه 92/1/11 توسط 
تمامی حقوق مطالب برای سرباز ولایت محفوظ می باشد