سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز ولایت
 

 فرهنگ در حقیقت راه و رسم و شیوه زندگی است و نقش آن برای یک جامعه، به مثابه روح برای جسم آدمی است. همچنان که سلامت روحی و روانی انسان نیازمند عنایت جدی و برنامه ریزی و به کارگیری فعالیت و اقدامات مناسب است، و هر گونه بی توجهی و غفلت از آن می تواند به حیات فردی انسان اختلال وارد آورد و آن را در معرض تهدید جدی قرار دهد، بی توجهی و عدم اهتمام لازم به مقوله ی فعالیت های فرهنگی نیز صدمات و لطمات جبران ناپذیری بر حیات یک ملت وارد آورده، آن را در معرض فرسودگی و نابودی قرار می دهد...با توجه به اهمیت کارفرهنگی درست،دراین مقال به دیدگاه های امام خامنه ای می پردازیم:

هدف فرهنگی باید متوجه اصول، پایه ها، ارزش ها و چیز هایی باشد که به اصطلاح روی پیشانی انقلاب نوشته شده است؛ یعنی شعار های اصلی.21/12/74

نکته سوم، کیفیت و عمق و تنوع و شیوایی و زیبایی و امثال آن است که همه انواع کیفیت را شامل می شود.9/7/75

خصوصیت دیگری که کار فرهنگی دارد، این است که باید هوشمندانه باشد. کار فرهنگی باید هوشمندانه باشد؛ برف انبار نمی شود. انبوه کار فرهنگی مهم نیست؛ بلکه انتظام کار فرهنگی، چیده شدن، گزیده شدن و هر کاری در جای خود قرار داشتن، مهم است که باید هوشمندانه باشد. باید روشن باشد که اصلاً کار فرهنگی را برای چه هدفی انجام می دهیم. بعد هم توجه کنیم که کار، واقعاً ناظر به آن هدف و متّجه34 به آن جهت باشد. این نشانه کار فرهنگی درست است. این شرط اول است که کار، هوشمندانه انتخاب شود. این خود یک عرض عریضی دارد؛ یک طیفی از توجهات و دقت ها و رعایت ها را می طلبد. دوم -همان طور که گفتیم  - رعایت اتّ جاه35 صحیح است؛ یعنی وقتی هدف را انتخاب کردیم، توجه کنیم کاری که می خواهیم انجام دهیم، از آن هدف منحرف نشود. آن را دقیقاً رعایت کند.9/7/75

 

ما اعتقادمان این است که بهترین راهی و برترین حربه ای که می تواند این راه ها را باز کند و هدایت الهی را و هدایت انقلابی را در ذهن ها و جان ها بنشاند و به میوه بیاورد، مثمر بکند؛ یک تشکیلات است. ما عقیده داریم که اگر چنان چه کسانی بخواهند برای انقلاب کار کنند و اینها متشکّل نباشند، متجمع نباشند، نخواهند توانست از لحاظ کیفیت و از لحاظ کمیّت آن کاری را بکنند که یک گروه متشکّل انجام خواهد داد.18/9/61

تشکیلات یکی از فرائض هر گروه مردمی است که یک هدفی را دنبال می کنند. تشکیلات یعنی نظم، یعنی تقسیم وظائف، یعنی ارتباط و اتصال، و زنجیره ای کارکردن؛ این معنای تشکیلات است. این چیزی است که نه فقط بد نیست، بلکه یک چیز خوب و بلکه یک چیز ضروری است  . هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمی رود؛ انقلاب اسلامی ایران هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد.27/11/60
یک کار تشکیلاتی، یک کار جمعی خصوصیتش این است که فرد باید خودش را در جمع حل کند، گم کند؛ که این گم کردن عین باز یافتن به نحو درست است. چیزی کم نمی شود از آدم، چیزها افزوده می شود. من مثال می زنم به این لیوان آبی که توی آن یک حبّه قند را شما می اندازید. این یک حبّه قند یک چیز مشخصی است، به قدر خودش شیرینی دارد، به قدر خودش همه چیزهای خوبی که توی قند هست، در این است. وقتی در لیوان آب انداختی، تمام است، یعنی یک دانه از این ذرّات ریزی که زیر دندان می آمد و صدا می کرد و خودش را نشان می داد که هان! منم؛ یک دانه از اینها باقی نمی ماند، تمام حل می شود در آب. در آن جایی که قبل از آن، یا بعد از آن، ده حبّه قند دیگر هم حل شده. اما به نظر شما از این حبّه قند یک ذرّه اش، یک سر سوزنش از بین رفت؟ هیچ چیز از آن از بین نرفت. این قند یک ذره کم نشد، بلکه یک خرده به آن زیاد شد. زیرا آن مقدار شیرینی ای که در این قند بود آمیخته شد با شیرینی های دیگری که در قندهای دیگر بود و در تمام اجزای این آب حل شد، سرایت پیدا کرد، چیزی هم از آن کم نشده، اما آن تشخّص خودش را از دست داده، آن فردیّت خودش را از دست داده؛ یک تشکیلات باید این جور باشد. شکل کامل یک تشکیلات درست، این جوری است که باید فرد در جمع حل بشود. این شکل درست تشکیلات است. البته کاری است در اصل آسان، اصلاً انسان این جوری است، اما در تجربه و عمل ما که پنجاه سال در اختناق رضاخانی و محمدرضا خانی گذراندیم و اگر خود ما هم این پنجاه سال را با وجودمان لمس نکردیم، اما فرهنگش برای ما به ارث مانده است. ما بر اثر این تجربه طولانی حکومت مطلقه در ایران، در این پنجاه سال اخیر و البته در قبل از آن در   2500 سال اخیر، محکوم به نوعی فردگرایی شدیم. البته شرقی ها کلاً فردگرایند، از قدیم تاریخ شرق، یک تاریخ فردگرایی است. هنر شرق، موسیقی شرق، آهنگ شرق، ورزش شرق. آهنگ دسته جمعی آن طرف ها هست، اینجا نیست، ورزش دسته جمعی آن جاها هست، این جا ورزشش کشتی است، مثلاً آنجا ورزشش والیبال است، فوتبال است مثلاً هنرهای گذشته، موسیقی، آن آهنگ دسته جمعی و یک ارکستر مثلاً با همه انواع و اقسام و یک آواز برآمده از چندین حنجره یا چندین دست، این در هنر شرق نیست. اینها اگر هست خیلی کمیاب است. به هرحال شرقی ها یک نوع فردگرایی در تاریخشان هست. اسلام البته درست، نقطه مقابل این عمل کرده است. اسلام همه چیز را جمعی دارد، حتی عبادت. می دانید عبادت یعنی شخصی ترین کار آدم، کار آدم با خدا که هیچ ارتباط به کارهای معمولی و دنیوی و همکاری و تعاون ندارد دیگر، رابطه ای ست بین انسان؛ آن عبادت نوع نیایش و تقدیس را می گویم، نه مفهوم عامّ عبادت، همین عبادتی که در ذهن مردم هم بیشتر هست؛ این یک رابطه انسان است با خدا. همین را اسلام می گوید دسته جمعی انجام بدهید؛ نماز جماعت، حج و... به هرحال ما از این روح جمعی اسلام دور ماندیم.2/3/59
یک تشکیلات واحد، اولین و واضح ترین معنایش این است که افرادی که در این تشکیلات کار می کنند، اینها به دنبال یک جهت واحدی، به دنبال گمشده واحدی می گردند، آن هم با همکاری و همراهی و همگامی با یکدیگر. پس اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی؛ اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی منظّم، یعنی چگونگی برخورد دو برادر، دو همفکر، دو هم آهنگ، دو هم جهت. اگر دو نفر از دو طرف که با هم صدوهشتاد درجه اختلاف جهت دارند، می آیند به طرف هم، این یک جور برخورد است، این برخورد اصطکاک است. اگر کسانی با هم به یک جهت حرکت می کنند، این نوع دیگر این برخورد است؛ برخورد همکاری، همگامی، و همراهی است.

 



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 92/1/12 توسط 
تمامی حقوق مطالب برای سرباز ولایت محفوظ می باشد