پیشرفت مقوله ای است که همه کشورها وملت ها خواهان آن بوده ودرصدد دستیابی به آن هستند.برخی کشورهادارای مدل بومی بوده وبرخی از سایر کشورها تقلید می کنند.سؤال مبنایی این است که پیشرفت چیست وچه تعریفی دارد؟ وجه تمایزمدل پیشرفت اسلامی وایمانی با مدل پیشرفت غربی وسکولار چیست؟ کدام مدل برتر وبهتر است؟ آیا باید برای پیشرفت از مدل های غربی وشرقی تقلیدکنم یا از مدل اسلامی؟اساسا آیااسلام برای پیشرفت مدل دارد یانه؟آیا غرب توانسته انسانها را به آرامش ورفاه وامنیت وعدالت وآسایش برساند؟ پیشرفت در یک تعریف اجمالی یعنی میزان وصول به هدف با توجه به امکانات وموانع. هدف چیست؟ هدف خلقت خدایی شدن وقرب الهی است. هرفرد وگروه وجامعه ای که به هدف خلقت نزدیکتر باشد پیشرفته تر است. پیشرفت دو نوع است: افقی(توسعه) وعمودی(تعالی) پیشرفت افقی در ابزار ومادیات وامور دنیوی است که "توسعه "نامیده می شود.پیشرفت عمودی در اهداف ومعنویات وامور اخروی است که" تعالی" گفته می شود. اسلام مدل پیشرفت همه جانبه بوده وجامع ترین، کاملترین وکارآمدترین سبک زندگی فردی واجتماعی است.اسلام آیین خوشبختی دنیوی واخروی است وبه دنبال سعادت دنیا وآخرت انسان هاست و پیشرفت عمودی و افقی را باهم میخواهد.اسلام می خواهد هم انسانها دنیای آبادی داشته باشند وهم آخرت خوبی. اگر مردم بعد از پیامبر ،به امام علی (ع) تمسک جسته وایشان را حاکم خود قرار می دادند قطعا دنیای آبادتری هم داشتند. تمام بدبختی های مسلمانان به خاطر دوری از اسلام وفرآن وولایت است. نه این چون به اسلام عمل کرده اند عقب مانده اند.تنها راه پیشرفت همه جانبه تمسک به اسلام عزیز است.متاسفانه دولتهای به اصطلاح سازندگی واصلاحات ایمان به جامعیت وکارآمدی اسلام نداشتند ونسخه های غربی توسعه را مبنای خود قرارداده و از مدل های غربی مثل کاپیتالیسم و...تقلید می کردند به گونه ای که یکی از بزرگان دوم خردادی می گفت پیشرفت یعنی غربی شدن....!!! پیشرفت یعنی خدایی شدن نه غربی شدن......غرب هم پیشرفت مادی خود را مدیون اسلام است وبه خاطر ترجمه کتب اسلامی در دوره رنسانس وجنگ های صلیبی با اندیشه اسلامی آشنا شد واندیشه تحریف شده مسیحیت و.. را کنار گذاشت و به پیشرفت مادی نائل شد. البته غرب در ابزار پیشرفت کرده نه در اهداف. تمدن غرب انسانها را به سعادت دنیوی هم نرسانده و آرامش وآسایش و رفاه و....را به ارمغان نیاورده وتمدن غرب گوساله سامری عصر حاضر است که پرسروصدا وتوخالی است هر چند برخی شیفت آن شده وآن را می پرستند. پیشرفت اسلامی وایمانی جامع نگر وهمه جانبه است ولی توسعه غربی تک بعدی وجزء نگر. پیشرفت ایمانی عدالت محور است وخدمت وثروت وامکانات وفرصت ها و...رابرای همه انسانها می خواهد ولی توسعه غربی عدالت محور نیست به گونه ای که در غرب ثروت وامکانات و...در اختیار یک درصد که اکثرا یهودی هستند قرار دارد.در پیشرفت ایمانی آرامش وجود دارد ولی پیشرفت غربی استرس زاست. توسعه غربی در اختیار حیوانیت وشهوت انسانها فرار دارد ولی پیشرفت ایمانی در اختیار انسانیت انسانها قرار دارد.اکثر کشورهای غربی به خاطر غارت وچپاول ثروت وسرمایه کشورهای مستضعف، توسعه یافته اند. توسعه غربی چپاول گراست ولی پیشرفت ایمانی در خدمت همه انسانها به ویژه محرومین ومستضعفین قرار دارد ولازم نیست عده ای در زیر چرخ های توسعه له شوند.در پیشرفت ایمانی حتی یک نفر هم نباید له شود بلکه باید از آنها دستگیری گردد. در توسعه غربی هدف وسیله را توجیه می کند وبرای رسیدن به توسعه می توان از هر ابزاری حتی ظلم وغارت و...استفاده کرد ولی پیشرفت دینی تقوامحور است و برای رسیده به هدف تنها باید از ابزار درست استفاه کرد وظلم وتعدی جایز نیست. پیشرفت وتمدن ایمانی خدامحور است ولی تمدن غربی برمبنای اومانیسم وانسان محوری وخودمحوری قرار دارد. در تمدن ایمانی دین درمتن قرار دارد ولی در تمدن غربی در حاشیه و در برخی موارد دین ستیز است.توسعه غربی مبتنی براصالت شهوت ولذت وسود وثروت است ولی پیشرفت ایمانی مبتنی براصالت خدمت وعدالت وایمان وانسانیت. تنها در سایه اسلام عزیز است که پیشرفت وسعادت دنیوی واخروی حاصل می شود و همه بدبختی ما به خاطر این است که به اسلام عمل نکرده یم... جمعیت کفر از پریشانی ماست آبادی بتخانه ز ویرانی ماست اسلام به ذات خود ندارد عیبی هرعیب که هست ازمسلمانی ماست