ا نظر بر اینکه بت پرستی به معنی معتقد بودن به این است که موجودات دیگری غیر از خداوند نیز میتوانند به طور مستقل رفع مشکل نموده و گرهی از مشکلات را رفع نمایند، بر این اساس مادیگرایی در زمان ما میتواند یکی از بتهایی باشد که بشر به طور ناخواسته به آن روی آورده؛ با این توضیح مسائلی مانند پول، رشوه، پارتی بازی، و به طور کلی هر چیزی که توجه انسان را از توکل به خداباز داشته و به سوی خود سوق دهد به نوعی یکی از مصادیق شرک میباشد. البته یحث وجود وسیلهها با ای مساله متفاوت میباشد
شرک در ربوبیت یعنی اینکه آدمی موجودی غیر از خداوند را به طور مستقل دارای شان تدبیر، اصلاح و تنظیم امور بخشی از عالم بداند به عبارت دیگر ممکن است با پذیرفتن توحید ذاتی، معتقد شود که خداوند، با آفرینش یک یا چند موجود، دیگر نقشی در آفرینش سایر مخلوقات و تدبیر آنها ندارد زیرا این امور بوسیله کسانی انجام می پذیرد که خودشان واجب الوجود نیستند اما در ایجاد و تدبیر سایر پدیدهها مستقل هستند و نیازی به خدای متعال ندارند. که عموم مشرکان عربستان در عصر ظهوراسلام دچار چنین شرکی بودهاند.
بت پرستی قرن بیستم
با نظر بر اینکه بت پرستی به معنی معتقد بودن به این است که موجودات دیگری غیر از خداوند نیز میتوانند به طور مستقل رفع مشکل نموده و گرهی از مشکلات را رفع نمایند، بر این اساس مادیگرایی در زمان ما میتواند یکی از بتهایی باشد که بشر به طور ناخواسته به آن روی آورده؛ با این توضیح مسائلی مانند پول، رشوه، پارتی بازی، و به طور کلی هر چیزی که توجه انسان را از توکل به خدا باز داشته و به سوی خود سوق دهد به نوعی یکی از مصادیق شرک میباشد. البته یحث وجود وسیلهها با ای مساله متفاوت میباشد.
نقد شرک در ربوبیت
اما نقطه مقابل شرک ربوبی، توحید ربوبی میباشد، ربوبیت که معادل فارسی آن "پروردگاری" میباشد به معنای تدبیر امور یک شیء و سامان دهی آن است، بنابراین توحید ربوبی یعنی تنها خداوند که مالک حقیقی جهان است، تدبر امور عالم را به عهده دارد و میتواند به صورت مستقل و بدون نیاز به همکاری یا اذن موجودی دیگر، در امورجهان تصرف کند و آن را سامان دهد. به تعبیر دیگر تنها مدبر، نظام بخش، سامان دهنده و اراده کننده حقیقی عالم خداوند است. البته این نیز به مفهوم نفی اراده موجودات نیست بلکه به یاد داشته باشیم که آفرینش منحصر به آفرینش مستقیم و بی واسطه نیست، بلکه خدایی که نخستین مخلوق را مستقیما و بیواسطه میآفریند افعال و مخلوقات او را هم با وساطت وی میآفریند و اگر صدها واسطه هم در کار باشد باز هم همگی آنها مخلوق با واسطه خدای متعال میباشند. و به قول فلاسفه علتِ علت هم علت است، معلولِ معلول هم معلول.
دو اصل مهم
در پایان پادآوری دومطلب بسیار ضروری است و آن اینکه: خالقیت و ربوبیت انفکاک ناپذیرند یعنی پرورش و تدبیر اداره اموریک موجود جدای از آفرینش و آفریدگان مورد نیاز او نیست مثلا آفریدن انسان جدای از آفریدن دستگاه گوارش برای او و آفریدن مواد خوراکی در محیط زندگی او نیست.دوم اینکه: فرض وجود دو پروردگار مستقل در جهان به معنای این است که دو نظام مستقل از یکدیگر داشته باشیم که هر یک حاصل تدبیر جداگانه از سوی پروردگار مفروض است. در این صورت لازم آید که دو نظام مختلف در جهان حاکم باشد؛ که این ارمغانی جز تباهی عالم را به همراه نخواهد داشت. در حالی که همه دانشمندان طبیعی و ماورائی البیعه معتقدند ما در یک نظام احسن زندگی میکنیم که پیوسته به سوی کمال در حرکت میباشد. بنابراین حاکمیت قوانین ثابت و نظام واحد برآن، حاکی از آن است که عالم تحت تدبیر مدبر واحدی است که این نیز چیزی جز توحید در ربوبیت نیست. همچنانکه امام صادق علیه السلامهشام بن حکم این چنین میفرماید: در یکپارچگی تدبیر (حاکم بر جهان) و کامل بودن آفرینش(بر یکتایی پروردگار دلالت می کند) همان گونه که خدای عزوجل فرمود: "اگردر آسمان وزمین، جز خدا، خدایان دیگری وجود داشت، قطعا آسمان و زمین نابود میشدند؟