کتابی در ایالات متحدة آمریکا منتشر شد تحت عنوان «یهود؛ یگانه مشکل جهان». این کتاب به قدری مورد استقبال مردم آمریکا قرار گرفت که در عرض مدت کوتاهی قیمت هر نسخه از آن به 800 دلار رسید. این در حالی است که همین امروز گرانترین کتاب مرجع دانشگاهی را در این کشور میتوان با چیزی حدود 200 دلار تهیه کرد. چرا این کتاب این طور مورد اقبال بی سابقه عموم مردم آمریکا قرار گرفت؟
« صهیونیسم؛یگانه مشکل جهان »
هنری فورد در کتاب «یهود یگانه مشکل جهان» مینویسد: « تعیین رئیس جمهوری آمریکا جز به دستور یهود، بدستور و فرمان کس دیگری نیست، اما بیچاره ملت آمریکا گمان می کند که خود آنها رئیس جمهوری را تعیین میکنند».
در سال 1921، یعنی قریب به یک قرن قبل،کتابی در ایالات متحدة آمریکا منتشر شد تحت عنوان «یهود؛ یگانه مشکل جهان». این کتاب به قدری مورد استقبال مردم آمریکا قرار گرفت که در عرض مدت کوتاهی قیمت هر نسخه از آن به 800 دلار رسید. این در حالی است که همین امروز گرانترین کتاب مرجع دانشگاهی را در این کشور میتوان با چیزی حدود 200 دلار تهیه کرد. چرا این کتاب این طور مورد اقبال بی سابقه عموم مردم آمریکا قرار گرفت؟
روشن ترین و ابتدایی ترین پاسخ به این سوال این است که این کتاب، برای اولین بار در تاریخ یک صد سال اخیر آمریکا ، حقایق و واقعیّاتی را از فرهنگ و جامعه و سیاست در آمریکا افشا میکرد، که مردم آمریکا آنها را با همه وجودشان درک و لمس میکردند. این کتاب حقایق و واقعیت هایی را از سیطره و سلطه ظالمانه و ویرانگر اقلیت یهود بر جامعه و فرهنگ جامعه افشا میکرد که مردم آمریکا به عینه و با نگرانی شاهد آن بودند، اما یارای گفتن نداشتند.حالا یک نفر پیدا شده بود و حرف دل آنها را میزد.
هنری فورد(Henry Ford )، خالق این اثر تاریخی ارزشنمد و روشنگر، همان مؤسس شرکت «فورد موتور» و صاحب کمپانی اتومبیل سازی فورد است که محصولاتش بازار آمریکا را قبضه کرده بود.کارخانه اتومبیل سازی فورد در آن زمان، یعنی در سال 1924، روزانه 2 ملیون دستگاه انواع خودرو ماشین آلات تولید میکرد. فورد در حوزه صنعت اتومبیل سازی و مدیریت به راستی یک نابغه بود. او کارفرمایی عادل و مدیری مدّبر بود که به خاطر رفتار عادلانهاش با کارگردان و پرداخت بالاترین دستمزدها، تحولی در صنعت ایجاد کرد و، به درستی، به «مصلحی واقعی» تبدیل شد.
هنری فورد، فقط یک نابغة صنعتی نبود. او در حوزة سیاست و جامعه شناسی در آمریکا هم از نبوغ خاصی برخوردار بود.به جرأت میتوان ادعا کرد که او پیش و بیش از هر کس دیگری در تاریخ یک صد سالة اخیر آمریکا به نقش و نفوذ مخرب اقلیت یهود در سیاست و حکومت در آمریکا و به تباهی کشاندن جامعه و فرهنگ آن پی برد و، مهمتر از آن، جرأت و جسارت آن را داشت که آن را افشا کند.
البته، یهودیان، به دلیل همان سلطه و سیطرهای که بر جامعه آمریکا داشتند، به سرعت نسخ این کتاب را جمعآوری کرده و آتش زدند و کاری کردند که فورد بالاخره مجبور شد معذرت نامهای را که روزنامههای تحت نفوذ چاپ کرده بودند؛ تأیید کند.اصل این کتاب متأسفانه امروز در دسترس نیست. اما، چکیده و عصاره ای از آن را می توان در کتا ب ارزشمند «دنیا،بازیچه یهود»، اثر آیتالله سید محمد حسینی شیرازی پیدا کرد.
فورد در «یهود؛یگانه مشکل جهان» با ابراز تأسف از اینکه امروز ، یعنی یک قرن پیش، هر کاری را که یهودیان انجام میدهند به نام ملت آمریکا تمام می شود،میگوید: «یهود در هر گوشه و کناری نفوذ کرده اند و حتی کلیساهای مسیحی در آمریکا تحت نفوذ آنهاست و در حقیقت منبرهای کلیساها وسیلهای از وسائل تبلیغات یهودی میباشد.» امروز فورد کجاست که ببیند این سلطه و سیطره یهودیان بر کلیساهای آمریکا صد برابر شده است و همین کلیساهای تلویزیونی تحت سلطه صهیونیستها هستند که مسیحیان صهیونیست را در آمریکا بر اریکة قدرت مینشانند و بر مردم آمریکا که نه، بلکه بر جهان، حکومت میکنند.
فورد در همین کتاب میگوید: « تمام دانشگاه های آمریکا از نفوذ یهود و افکار و عقاید آنها رنج می برند » و «تعیین رئیس جمهوری آمریکا جز به دستور یهود، بدستور و فرمان کس دیگری نیست، اما بیچاره ملت آمریکا گمان می کند که خود آنها رئیس جمهوری را تعیین میکنند» نکته تأمل و تعجب بر انگیز این است که فورد صد سال پیش این حرف ها را می زد؛ حرفهایی که امروز هر دانشجوی علوم سیاسی از آن آگاه است و آن را با قوت تأیید میکند.
فورد میگوید :«مشکل اینجاست که هر جا یهودی باشد مشکلات و انحرافات فراوان است......این مشکل بصورت رسوائی بزرگ در تأتر و سینماهای آمریکا به وضوح دیده میشود.»
فورد یک ناشر، صاحب امتیاز روزنامه و روزنامه نگار موفقی هم بود.او در شهر محل تولد خودش، دییر بورن، در ایالت میشیگان، روزنامة «دییر بورن ایندپندنت» ( Dearborn Independent) را منتشر میکرد که طرفداران و خوانندگان زیادی در آمریکا داشت. او در سلسله مقالاتی که در این روزنامه طی سالهای 1920 تا 1923، تحت عنوان «یهود بین الملل» منتشر کرد، با معرفی «پروتکلهای دانشوران صهیون» به عنوان منشور حکومت جهانی یهود،به برنامهریزی دراز مدت و البته، موفقیت آمیز یهود برای سلطه بر جهان، به افشاگریهای خود پیرامون سلطه فرهنگی، سیاسی و اجتماعی یهود بر آمریکا ادامه داده، از خوی سلطه طلبی و نژاد پرستی یهود پرده برداشت و یهود را به عنوان «مهمترین مسأله جهان» معرفی کرد.
این مقالات، جنجالی به پا کرد. در پی این روشنگری ها، صدای فریاد و اعتراض یهودیان بلند شد و باتوجه به سلطه ای که بر مطبوعات و رسانهها داشتند، هیاهو به راه انداختند و فورد بیچاره را به «یهود ستیزی»_ حربه فریبکارانه همیشگی یهودیان در طول تاریخ –متهم کردند به گونهای که فورد مجبور شد، بدون اینکه صدق مقالات خود را تکذیب کند ، در تاریخ 30 ژوئن سال 1927، طی نامهای خطاب به لوییس مارشال ، رهبر وقت « انجمن یهودیان آمریکا» از یهودیان عذرخواهی کند.
فورد در واکنش به فشار های سنگین روانی و تبلیغاتی یهودیان حاکم بر آمریکا، در کتابی که تحت عنوان «کار و زندگی من» در سال 1922 منتشر کرد، نوشت:
کاری که ما به عنوان مطالعاتی در زمینه مسئله یهود تعریف و توصیف نمودهایم و مخالفان ما آن را با عناوین مختلفی چون «مبارزه علیه یهود»، «تهاجم به یهود»، «یهود ستیزی» و غیره معرفیکردهاند، برای کسانی که آن را پی گرفتهاند نیازی به توضیح ندارد.... مقصود از ارائه این مقالات، کمک به حل مسئله ایست که بر این کشور عمیقاً تأثیر میگذارد؛ مسئله که در اصل، نژادی است و بیش از آنکه به اشخاص مربوط شود، با آرمانها و اِعمال نفوذها سر و کار دارد. ...خوانندگان این مقالات به فوریت در خواهند یافت که هیچ نوع تعصّبی ، جز تعصّب نسبت به اصولی که تمدن ما را بنا نهاده اند، انگیزه این کار نبوده است.
همان طور که ملاحظه کردید، از هنری فورد اخیرا" در ایران کتابی منتشر شده است، تحت عنوان «یهود بینالملل» به جرأت میتوان گفت بسیاری و شاید هم، بخش اعظم این کتاب حاوی همان مطالبی است که فورد در کتاب اولش، یعنی «یهود یگانه مشکل جهان» آنها را مطرح کرد.
وی در این کتاب موضوعات و مسائل بسیار حائز اهمیت و روشنگرانهای را راجع به تاثیرات مخرب سلطة فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی یهود، به شیوهای مستدل و واقع بینانه به بحث گذاشته و قضاوت را به خواننده واگذار کرده است.او با بررسی دقیق و موشکافانة پروتکلهای زعمای صهیون می نویسد:
... هر که پروتکلها را در ذهن خویش پرورده است از چنان دانشی در خصوص طبع بشر، تاریخ و کشور داری برخوردار بوده که از نظر جامعیت، و نیز از جهت موضوعات و اهدافی که به آنها پرداخته است ، حیرت انگیز میباشد.پروتکلها فوقالعاده واقعیتر از آنند که افسانه باشند، متقنتر و مستدلتر از آنند که نظریهپردازی صرف باشند و شناخت آنها نسبت به سرچشمههای پنهان زندگی عمیقتر از آن است که اسناد جعلی باشند.
فورد در همان زمان، با شجاعت و صراحت اعلام می کند که پروتکل ها، نه فقط در فرانسه، بلکه در سر تا سر اروپا[!] و، به نحو بسیار محسوسی در ایالات متحده، به طور ثابت و مستمر در حال اجرا است. او در این کتاب، با معرفی صهیونیسم به عنوان بارزترین وجه مشخّصه یهودیت، مینویسد: «صهیونیسم از تمامی فعالیتهای کنونی یهود مشهودتر است و بیشتر از آنچه که افراد عادی تصور میکند بر وقایع جهان تأثیر نهاده است.»
او میگوید:« صهیونیسم از هر مسأله جهانی دیگری بزرگتر است و در پس همه مشکلات جهانی، چه کوچک و چه بزرگ، چه ملی و چه بینالمللی، قرار دارد.» او اعلام کرد که «یهود قرنهاست که با وجود ناتوانی ها و تنگنا های حقوقی، تقریباً در هر کشوری به عنوان قدرت پشت پرده حکومتها ظاهر شده است.» و، بالاخره اینکه «مسأله جالب درباره یهودیان این است که با وجود اینکه از نظر تعداد به طور نسبی در اقلیت قراردارند ، به قدرت بلامنازع جهان مبّدل شدهاند.»
نکته حیرت انگیز در مورد هنری فورد این است که این نابغه سیاسی، در یک صد سال پیش به حقایق و واقعیتّهایی درباره صهیونیسم جهانی و نقش مخرب آن در سیاستهای ملی، بین المللی و جهانی پی برد و آنها را آشکارا اعلام کرد که باورش همین امروز هم برای بسیاری از مدعیان معرفت سیاسی مشکل است. مگر امروز یهودیان، که اکثریت قریب به اتفاق آنها صهیونیست هستند و از رژیم نژاد پرست اسرائیل حمایت میکنند، حاکمان واقعی در مراکز قدرت سیاسی جهان نیستند؟ مگر امروز کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا، به عنوان مرکز تمدن مغرب زمین و یک ابر قدرت بی نظیر جهانی، برای دست یافتن به مقام ریاست جمهوری ، در جهت اثبات عبودیت و بندگی خود به صهیونیستها، یعنی همان حاکمان واقعی بر آمریکا، مسابقه نگذاشتهاند؟
این اظهار عبودیت روسای جمهور آمریکا نسبت به صهیونیستها به اندازهای تلخ و زننده بوده است که صدای اعتراض «مییرشایمر»، استاد یهودی دانشگاه شیکاگو آمریکا را هم درآورده است. او در کتابی که به اتفاق «استفنام. والت»، استاد امور بینالملل مدرسه عالی سیاسی جان اف کندی دانشگاه هاروارد ، تحت عنوان« گروه فشاراسرائیل و سیاست خارجی آمریکا» منتشر کرده است، با انتقاد شدید از انقیاد و سر سپردگی رؤسای جمهوری آمریکا در مقابل صهیونیستها، حمایت دائمی و بی قید و شرط آمریکا از رژیم صهیونیستی را به ضرر نه تنها آمریکا، بلکه به ضرر خود صهیونیستها میداند. او میگوید که ما نباید گوشمان را فقط به سوی اسرائیلیها بگیریم و اصلاً صدای طرف مقابل، یعنی مردم فلسطین، را نشنویم.
مگر امروز قدرت بزرگی چون ایالات متحده با تمام قوا از اسرائیل حمایت نمیکند؟مگر کاندالیزا رایس، وزیر خارجه دولت تحت سیطرة میسیحیان صهیونیست در زمان جرج بوش پسر، بارها و با صراحت اعلام نکرد که : «امنیت جهان به امنیت اسرائیل وابسته است.» مگر حکومت جهانی غیر از این است؟ مگر امروز رژیم صهیونیستی اسرائیل به پشتوانه ابر قدرتی مثل آمریکا ، در همه جای جهان، و در خود آمریکا، در اروپا، آسیا، آفریقا، آمریکای لاتین و در هر کجا که دستش برسد، آتش افروزی نمیکند؟
امروز در همه جای جهان آثار حضور و نفوذ مخرب و ویرانگر صهیونیستها به وضوح به چشم میخورد: در قضیه غمانگیز فلسطین اشغالی و مظلوم؛ در جنگهای تجاوزگرانه، توسعه طلبانه و مکرّر رژیم صهیونیستی علیه اعراب و کشورهای همسایه از زمان پیدایش این رژیم در منطقه تا امروز؛در حملات مکررّ و مخرّب به لبنان در طول این زمان؛در جنگهای 33 روزه لبنان و 22 روزه غزهّ مظلوم و مقاوم؛در ایجاد حادثه جعلی 11 سپتامبر و اشغال افغانستان به بهانه دروغین مبارزه با تروریسم خود ساخته - یادمان نمیرود که طالبان و القاعده، به استناد و به اعتبار منابع و مراجع آمریکایی ، ساخته دست آمریکا هستند که با حمایت مالی عربستان سعودی و همکاری نظامی امنیتی پاکستان با سازمان سیا به وجود آمدند- ؛ در اشغال نظامی کشور عراق باز هم به بهانه دروغین نابودی سلاحهای کشتار جمعی صدام ، اما در حقیقت در جهت اجرای بخشی از سناریوی تاسیس اسرائیل بزرگ ( از نیل تا فرات) ؛ از تجزیه دولت اسلامی سودان و ایجاد یک دولت طرفدار اسرائیل در جنوب این کشور و در مرکز آفریقای مسلمان ؛ در اعمال فشار سنگین روانی و تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران باز هم به بهانه دروغین جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای و در اصل به دلیل اصرار و پا فشاری ایران بر نابودی رژیم صهیونیستی اسرائیل به عنوان یک غّده سرطانی در قلب جهان اسلام و ، بالاخره ، در فشارهای همه جانبة رسانهای ، تبلیغاتی، نظامی، امنیتی و سیاسی بر حکومت سوریه و قتل عام مردم این کشور به جرم ایستادگی و مقاومت در زورگوئیها، تجاوزگریها، توسعه طلبیها و اشغالگریهایی رژیم «کودک کش» و صهیونیستی اسرائیل.
در همة این وقایع فاجعه آمیز ردپای صهیونیستها به وضوح قابل مشاهده است.دخالت مؤثر رژیم صهیونیستی اسرائیل در این قضایا یک اتهام نیست، بلکه جرمی است که با هزاران مدرک مستند، مقالات علمی و آکادمیک و گزارشهای موثق قابل اثبات است، که پرداختن به آنها در حوصله این مقال نیست. بماند برای فرصتی دیگر .
بله، حقایق و واقعّیات امروز هم حاکی از این است که صهیونیسم همچنان یگانه مشکل جهان است.شما حتی اگر برای یک لحظه هم شده خاورمیانه عاری از رژیم صهیونیستی را در مقابل چشمان خود مجسم کنید! به راستی اگر بخاطر رژیم صهیونیستی اسرائیل نبود، مردم آمریکا، به عنوان قلب سرمایهداری جهانی،مجبور بودند این همه هزینه بپردازند و امروز، طبق آمار رسمی، بیش از 50 میلیون نفر آنان زیر خط فقر زندگی کنند؟
اگر بخاطر اسرائیل نبود، ابر قدرتی مثل آمریکا مجبور نبود خودش را در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این گونه شکست خورده، رسوا و منفور سازد؟امروز صهیونیستها ریشه و منشاء همةگرفتاری ها و معضلات بزرگ خاورمیانه و بلکه کل کل جهان هستند، اما با کمال گستاخی و با تکیه با امکانات رسانهای و تبلیغی، دیگران را متهم میکنند.همان گونه مقام معظم رهبری در دیدار با مسئولان نظام و سفرای کشورهای خارجی، به مناسبت عید سعید فطر امسال، فرمودند:« ... بر خلاف واقع، آن چیزی را که خطر اصلی و تهدید اصلی برای این منطقه ، بلکه برای بشریت است-یعنی صهیونیسم- پنهان میکنند. صهیونیسم خطری برای کل بشریت است.»
مایلم این مقال را با جملهای به پایان ببرم که ارتباط وثیقی با موضوع این نوشته دارد و براستی تأمل برانگیز و بلکه تکان دهنده است. یک دانشمند مسیحی، به نام «علامّه پولس حنامسعد»، کتابی دارد تحت عنوان «همجیهالتعالیمالصّهیونّیه»، یعنی وحشی گریهای آموزههای صهیون. این کتاب علیرغم حجم اندکش، به دلیل اتقان مطالبش و بخاطر حقایقی که راجع به آموزههای شرارت آمیز صهیونیسم مطرح کرده است، به عنوان مرجعی برای شناخت صهیونیسم مورد استناد و ارجاع قرار میگیرد. او در این کتاب مینویسد: «تا زمانی که فرد مسألة صهیونیسم را بررسی نکرده است، نمیتوان او را سیاستمدار و یا نویسندة پختهای به شمار آورد». حقیقت و واقعیت این است که صهیونیستها، حداقل پنج قرن است که مهمترین و تعیین کنندهترین تحولات تاریخی و سیاسی-اجتماعی جهان را رقم زده، هدایت کرده و از آنها در جهت افزایش روزافزون قدرت خود بهره بردهاند و امروز تا حد بسیار زیادی به هدف نهایی حکومت جهانی خود رسیده اند و به حاکمان واقعی در مهمترین مراکز قدرت جهانی تبدیل شدهاند.
هر چند برخی معتقدند که یهودیان حتی قبل از آن، یعنی از قرون وسطی به این سو در مهمترین و تعیین کنندهترین تحولات جهانی نقش داشتهاند، اما این حضور مؤثر حداقل از زمان پیدایش جنبش به ظاهر اصلاحی پروتستانتیسم در جهان مسیحیت تا امروز، این نقش و این تاثیرگذاری پر رنگتر و تعیین کنندهتر بوده است. در تمام تحولات تعیین کننده 5 قرن اخیر جهان، صهیونیستها بازیگران و برندگان اصلی بودهاند: از جنبش ضد الهی پروتستانتیسم به رهبری مارتین لوتر یهودی گرفته تا به راه انداختن جریان روشنگری، از کشف قارة آمریکا و، به تعبیر خودشان، «اسرائیل جدید» توسط کریستف کلمب یهودی گرفته تا تأسیس دولت آمریکا توسط فراماسونهای صهیونیست و قتل عام و قلع و قمع سرخ پوستان، یعنی همان صاحبان اصلی آمریکا؛ از انقلاب به قول صهیونیستها «کبیر» فرانسه گرفته تا انقلاب صنعتی انگلیس و انقلاب بلشویکی –یهودی 1917 روسیه؛ از انقلاب ترکان جوان و تجزیه امپراطوری عظیم اسلامی عثمانی گرفته تا اشغال بیتالمقدس توسط دولت صهیونیستی انگلیس؛ از جنگ جهانی اول گرفته تا جنگ جهانی دوم و امروز، در همة این رویدادهای تاریخ ساز، بدون هیچ شک و تردیدی و به استناد اسناد و مدارک معتبر و خدشه ناپذیر، صهیونیستها نقش اصلی را ایفا کرده و همان طور که ذکر شده، برنده واقعی و اصلی آن بودهاند. بله، صهیونیسم همواره مشکل اصلی جهان بوده است.