سال 1394 از سوی رهبرحکیم وبصیرانقلاب در شرایطی سال همدلی و هم زبانی دولت و ملت نامگذاری شد که کشور به لحاظ اقتصادی در حال طی مرحله گذار به سوی اقتصادی مقاوم و پیشرفته است. در این ارتباط جایگاه و نقش همکاری و همدلی دولت و ملت در تحقق اقتصاد مقاومتی اهمیت دارد، چه اینکه معظم له این همدلی و هم زبانی را به عنوان یکی از شروط پیشرفت اقتصادی، اقتدار و عزت منطقه ای و ... مطرح فرمودند.
در این خصوص چند نکته یادآوری میشود:
1- همانگونه که حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) در مقدمه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی (در 29 بهمن ماه 1392) فرمودند، کشور دچار یک جنگ اقتصادی تمام عیار از سوی دشمنان ملت است، جنگی که به فرموده ایشان در روز 29 بهمن ماه سال 1393 با این هدف اعمال میشود که "این حرکت عظیمی را که فقط روی دوش ملّت ایران میتوانست انجام بگیرد، متوقّف کنند. حرکت انقلاب اسلامی، حرکت نظام اسلامی، حرکت بهسمت تمدّن نوین اسلامی را میخواهند متوقّف کنند؛ زیرا میدانند این حرکت درست نقطه مقابل منافع سرمایهدارهای صهیونیست و کمپانیدارهای ظالم و خونخوار دنیا است".
شواهد و قرائن مربوط به بیش از یک سال و نیم مذاکره به سبک جدید (که منجر به واگذاری بخشی از دستآوردهای هسته ای کشور در راستای اعتمادسازی جهانی! شد) نیز نشان داد که دشمن در ازای تعطیلی برنامه هستهای کشور نیز حاضر به کاهش خصومتهای اقتصادی و رفع تحریمها نیست.
2-در یک دشمنشناسی دقیق به خوبی میتوان دریافت آنچه نقطه امید و اتکای دشمنان ملت و نظام در موفقیت تحریمهای اقتصادی است، نه وابستگی شدید کشور به خارج از کشور، بلکه ناکارآمدیهایی است که در درون اقتصاد ایران وجود دارد که برخی از مؤلفههای آن عبارتند از: نامناسب بودن الگوی مصرف، نامناسب بودن الگوی تولید،خریدکالای خارجی،اسراف وتبذیر و نامطلوب بودن الگوی مدیریت اقتصادی در کشور. در واقع آنچه دشمنان را برای تداوم خصومتهای اقتصادی جری میکند، ظرفیت پایین اقتصاد ایران نیست، بلکه برخی رفتارهای ناصحیح اقتصادی است که از بخشی از ملت و بخشی از مسئولین بروز میکند.
3- دشمن در مسیر جنگ اقتصادی در صورتی که با مقاومت جدیتر مسئولین کشور مواجه شود، به شکست خود اذعان خواهد کرد، شکستی که البته تا حد زیادی هم اکنون به آن ایمان آورده است. علت این شکست البته مقاومت مردم و مسئولین و خطای محاسباتی دشمن در خصوص میزان و وسعت ناکارآمدیهای مصرفی، تولیدی و مدیریتی در اقتصاد ایران است. در واقع استحکام درونی اقتصاد ایران بیشتر از آنی بوده است که دشمن تصور میکرد و به همین سبب تلاشهای خصومت بار او به نتیجه دلخواه (یعنی تغییر رفتار و تغییر ساختار نظام) نیانجامید. البته دشمن در این جریان خسارتهای زیادی را به اقتصاد ما وارد کرد که مهمترین آنها ضربه رفاهی به خانوارهای متوسط و متوسط به پایین بوده است (افزایش هزینه های زندگی، بیکاری، کمبود موقتی برخی از کالاها و ...)، لکن دشمن هرگز موفق به تسلیم کردن ملت نشد.
4- موفقیت نهایی در این جنگ شدید، به فضل الهی نصیب ملت ایران خواهد شد، لکن یکی از مقدمات مهم برای پیروزی در این نبرد، همدلی دولت و ملت است، بدین سبب که:
اولا) همانگونه که پیشتر گفته شد، پیروزی نهایی نیازمند مقاومت جدی مسئولین است و پایداری دولت در مقابل زیاده خواهی دشمنان (که آوردگاه کنونی آن میز مذاکرات هستهای است) وابسته است به میزان اعتمادی که به استواری ملت دارد. البته ملت قدرتمند ایران طی سی و شش سال انقلاب نشان داده است که با اتکاء به قدرت ایمان و صبر و خلاقیت خود هر نوع دشمنی را دفع خواهد کرد و از اهداف بنیادین خود به هیچ عنوان کوتاه نخواهد آمد، چه از دست دادن یک وجب خاک باشد و چه عقبنشینی از دستآوردهای علمی و فنآوری و ... و چه فشار وارده از سوی دشمنان از جنس جنگ سخت باشد و چه تهدید نرم (اعم از فرهنگی، سیاسی و اقتصادی). بیشک توجه دولت به این قدرت نهادینه شده در درون ملت مسلمان و انقلابی ایران می تواند باعث تغییر ابتکار عمل در مذاکرات به نفع نظام و ملت اسلامی شود.
ثانیا) ملت نیز با ملاحظه تلاش دولت برای اصلاح اقتصاد کشور از درون و رفع نواقص و ناکارآییهای موجود در داخل کشور و ارتقاء شاخصهای مقاومت اقتصادی (از طریق تقویت پایههای تولید ملی و ارتقاء فرهنگ جهاد اقتصادی) دوشادوش و بلکه پیشتر از برنامه مذاکرات، بیشک در تحمل برخی مشکلات کوتاه مدت در مسیر تحقق اقتصادی مقاوم و پیشرفته با دولت همدلی و همکاری خواهند کرد.
نباید فراموش کرد که دستآوردهایی که تاکنون در عرصه جنگ اقتصادی رقم خورده است، مرهون ایستادگی ملت (علیرغم فشارهای شدید و وحشیانه دشمن در بعد رفاه اقتصادی خانوارها) بوده است و در این زمینه دولتها (چه دولت قبل و چه دولت کنونی) در مقایسه با ملت نقش کمتری ایفا کردهاند، اکنون نوبت دولت و مسئولین است که نشان دهند عزم خود را جزم کردهاند تا با مدیریت جهادی خود به تقویت اقتصاد ملی اقدام کنند و رویکرد مذاکره محوری در برنامهریزی اقتصادی را به حاشیه برانند. در این صورت است که عزم ملی برای مقابله با تهدیدات و دشمنیها و به خاک مالاندن پشت دشمن نابه کار و قسم خورده ملت و نظام دو چندان خواهد شد.
ثالثا) با توجه به دو نکته پیشین، مقام معظم رهبری محوری کلیدی را در مسیر مقابله با دشمن مطرح کردهاند. در این مقطع حساس که مقاومت ملت به ثمردهی نهایی نزدیکتر شده است، اعتماد دولت به قدرت ملت و البته ایجاد اعتماد در دل ملت نسبت به تدبیر جهادی خود (با اصلاح سبک مدیریت اقتصادی و با نگاه به درون) رمز پیروزی خواهد بود.