اخیرا یک آقایی گفته است که امام حسین سیل خون راه انداخت تا مردم بعد از آن سیل اشک راه بیاندازند تا زمان امام زمان که ایشان بیاید و آن سیل خون سیدالشهدا را کامل کند. چه جالب! حرف های انجمن حجتیه ای می زنند آقایان! اگر بنا بود سیل اشک باشد پس چرا انقلاب کردیم؟ چرا 8 سال جنگیدم؟ چرا شما انقدر اصرار دارید در انتخابات ها شرکت کنید؟ حالا باید از این فرد پرسید از کجا می گویی این حرف را؟ بله گریه هم می کنیم گریه بر سیدالشهدا غذای بهشتی است یکی علیه من فی الجنه است. اما مگر ما خونریز هستیم؟ مگر امام زمان معاذالله خونریز است؟ نمونه بیاورید که شیعیان شروع کننده جنگ باشد.
تا زمانی که پیامبر خدا پرچم دار بود از ایشان تقدس زدایی کردند. عده ای در چشم پیامبر نگاه کردند و گفتند اعدل انک لم تعلم! یعنی العیاذ باللله پیامبر تو نمی فهمی! خجالت هم خوب چیزی است. بعد از رسول خدا این همه دشمنی با امیرالمومنین(علیه السلام) شد چرا؟ چون وجود امیرالمومنین(علیه السلام) عینیت و تطبیق تام با رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) دارد. هر وقت پرچم دست کسی باشد برای اینکه نفوذ کلامش از بین برود او را تخریب می کنند. این فرماندهان به بمب اتم نیاز ندارد پس باید تخریب شوند. هر چیزی که به پرچمدار منصوب است باید تخریب شود. لذا فیلم محمد رسول الله هم تخریب می شوند و کسانی که از تاریخ بهره ای ندارند می گویند این فیلم تحریف و خلاف تاریخ است.
* منافقین می گفتند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) غرق توحید است و محو جمال حق است لذا درباره دنیا از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نپرسید. درباره حکومت داری از پیامبر سئوال نپرسید. می گویند آنقدر حرارات جذبه معنوی اش بالا است که می زند به عایشه که کلمینی یا حمیرا ! چرا؟ تا سرم در این حرارت معنویت نسوزد! این حرف از قول محمد غزالی است! لذا پیامبر غرق توحید است و می روید مزاحمش میی شوید پس به شما عصبی می شود و خشم می گیرد. به همین خاطر است که می گویند خشم و نفرین پیامبر منقبت حساب می شود. این است روش تخریب منافقین نمی آیند صراحتا و مستقیم به پیامبر توهین کنند و ایشان را منافقانه تخریب می کنند.
* خدا در قرآن می فرماید فَلاَ تُعْجِبْکَ أَمْوَالُهُمْ وَلاَ أَوْلاَدُهُمْ یعنی پیامبر تعجب نکنی این افراد پولدار هستند. حالا منافقین چی می گفتند؟ می گفتند این پیامبر گوش است و کانال های خبری اش را هدایت می کنند. چون سند ندارند منافقین دائما قسم می خورند خدا در سوره توبه در آیات 56 42 62 74 95 96 به این قسم خوردن منافقین اشاره می کند. در واقعا این قسم می خورند برای اینکه شانتاژ کنند. برای مثال وَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ إِنَّهُمْ لَمِنکُمْ وَمَا هُم مِّنکُمْ قسم می خورند که با شما هستیم در حالی که اعمالشان خلاف است.
* در آیه 2 سوره منافقون می فرماید: اتَّخَذُوا أَیْمَانَهُمْ جُنَّةً این ها که سند ندارند از خودشان در می آورند. همه مشکل این است که از کجا آورده اند! هر شبهه ای که وارد می کنند بپرسیم از کجا آوردید؟ چون اهل نفاق دنبال دلیل نیست دائما قسم می خورد و خاطره می گوید که کس دیگری نبود و خودش بود و آن شخص.
* از کجا آوردی استثنا اش امام معصوم مفترض الطاعه است و الا اگر حجیت نداشته باشد راوی و ناقل سخن هرکس که می خواهد باشد باید بگویی از کجا آوردی این حرف را؟ و جامعه حساسیتش پایین است و اگر 2 بار به کسی که منافقانه رفتار می کند و شانتاژ کند جامعه محکم واکنش نشان دهد که از کجا این حرف را می گویی دیگر حساب بقیه دستشان می آید.
* اخیرا یک آقایی گفته است که امام حسین سیل خون راه انداخت تا مردم بعد از آن سیل اشک راه بیاندازند تا زمان امام زمان که ایشان بیاید و آن سیل خون سیدالشهدا را کامل کند. چه جالب! حرف های انجمن حجتیه ای می زنند آقایان! اگر بنا بود سیل اشک باشد پس چرا انقلاب کردیم؟ چرا 8 سال جنگیدم؟ چرا شما انقدر اصرار دارید در انتخابات ها شرکت کنید؟ حالا باید از این فرد پرسید از کجا می گویی این حرف را؟ بله گریه هم می کنیم گریه بر سیدالشهدا غذای بهشتی است یکی علیه من فی الجنه است. اما مگر ما خونریز هستیم؟ مگر امام زمان معاذالله خونریز است؟ نمونه بیاورید که شیعیان شروع کننده جنگ باشد.پ
* پدر جمال الدین خلیعی موصلی، حاکم موصل و ناصبی و یکی از دشمنان اهل بیت علیهم السلام بود. مادرش هم ناصبیه بود و چون پسری برایش متولد نمی شد؛ به مقتضای عقیده ی فاسد خویش، نذر کرد که اگر خدای به او پسری عطا کند؛ به شکرانه ی او، پسر را سر راه زوار حضرت اباعبدالله علیه السلام بفرستد، تا زواری را که از شام و جبل عامل می آیند و عبور آنها از موصل است به قتل برساند (و اموال آنها را غارت کند.)
بالاخره بعد از مدتی جمال الدین متولد می شود! چون جمال الدین به حد جوانی می رسد، مادرش او را از نذر خود خبردار می کند. لاجرم او همراه با مادرش، به دنبال زواری که از موصل عبور کرده بودند؛ رفت. هنگامی که به مسیب رسید، دید زوار از جسر عبور کرده اند. بنابراین در همان جا توقف کرد تا هنگامی که زوار مراجعت کردند، آنها را به قتل برساند.
جمال الدین در کناری کمین کرده بود و در همان حال به خواب فرورفت. در عالم رؤیا دید قیامت برپا شده است و ملائکه آمدند و او را گرفتند و در آتش انداختند. اما آتش او را نسوزاند و به او اثر نکرد. ملک موکل جهنم به آتش خطاب کرد: چرا او را نمی سوزانی؟! آتش گفت: غبار (زوار) کربلا بر او نشسته است! پس او را از جهنم بیرون آوردند و شستشو دادند و دوباره او را درآتش انداختند ولی باز هم آتش او را نسوزاند.
ملک گفت: چرا حالا دیگر او را نمی سوزانی؟! آتش گفت: شما ظاهر بدن او را شستید، اما غبار داخل در جوف او شده است!
جمال الدین از خواب بیدار شد و در حالی که گریه می کرد و شعرهای بسیاری برای اهل بیت گفته است یکی از آن ها این است: اذا شئت النجاة فزر حسینا/ لکی تلقى الاله قریر عین/ فأن النار لیس تمس جسما/ علیه غبار زوار الحسین
* خدا در سوره توبه می فرماید الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنکَرِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَیَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُواْ اللّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِینَ هُمُ الْفَاسِقُونَ یعنی پشت هم را دارند. می خواهند بیت المال تقسیم کنند امیرالمومنین می فرمود در میان فرزندان اسماعیل کسی را ندیدم که بر دیگری برتری داشته باشد. اما در یک زمانی خلفا به ابوسفیان منافق تازه مسلمان شده چندین برابر سپاهیان بدر حقوق و مواجب می دادند از بیت المال!
* خدا به پیامبرش می فرماید ولا تصل على أحد منهم مات أبدا ولا تقم على قبره إنهم کفروا بالله ورسوله وماتوا وهم کافرون یعنی بر آن ها نماز نخوانید و حتی سر قبرشان نروید. این است توصیه خدا به پیامبر برای برخورد با جریان نفاق. با جریانی که می خواهد ریشه اسلام را بزند. در آِیه 83 سوره توبه می فرماید فَإِن رَّجَعَکَ اللّهُ إِلَى طَآئِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوکَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُواْ مَعِیَ أَبَدًا وَلَن تُقَاتِلُواْ مَعِیَ عَدُوًّا إِنَّکُمْ رَضِیتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُواْ مَعَ الْخَالِفِینَ یعنی این ها بر می گردند برای جهاد ولی پیامبر به آنها بگو شما توفیق ندارید با من باشید. جریان نفاق توفیق ندارند پرچمدار و سرباز جبهه اسلام در مبارزه با استکبار باشد چون خدا دستور داده است که پیامبر به این ها اجازه نده که پیش قراول مبارزه بشوند. در واقع این ها اگر اعاده حیثیت کنند دوباره ضربه می زنند. در واقع این ها لیاقت ندارند.
* با آدم های عادی و همسایه ها باید مهربانانه رفتار کنیم خطا دیدیم چشم پوشی کنیم و دعوا شد بگذریم اما درباره جریان نفاق اصلا تحویلش نگیرید حتی سر قبرش نروید. کربلا اربعین می روید طرف ادعا می کند من سید یمانی هستم اول نگاه کنید ببینید کجاست؟ زیر خیمه یزید نروید. تا وقتی در جامعه منافق هست اولا نباید سکوت کنید دوما نباید محبت کنی و اندازه ارزنی او را کمک کنید. این خیلی عجیب است که می گوید لا تقم على قبره یعنی تا این حد دستور می دهد یعنی تا این حد هم به منافق رحم نکن.
* حالا ببینید خدا به پیامبری که رحمه اللعالمین است چه دستوری می دهد برای برخورد با منافقین. رحمت و محبت با همه ی انسان ها، همسایه هم محلی هستید هرکسی هستید به فرد محبت کنید که البته این فرق دارد با یک مسئله تقلبی به نام اسلام رحمانی. اما با جریان نفاق لبخند نداریم. می فرماید یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ جَاهِدِ الْکُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ یعنی بجنگ با کفار و منافقین و حتی ابرو در هم بکش. اگر ملت نتواند با این نفاق برخورد کند سیلی می خورد. پیامبر رحمت فرمود معاویه روی منبرم رفت شکمش را پاره کنید اما امثال زیاد بن ابیه –پدر عبیدالله بن زیاد- رفتند به او زکات و خمس دادند و نتیجه اش فاجعه کربلا بود که سر فرزند رسول خدا بر روی نیزه رفت. هر وقت ما خسته شدیم از مبارزه با نفاق و منافق سیلی خوردیم و این سیلی باعث شد تا یا بلند نشدیم یا چندین سال عقب رفتیم.
