اسلام منهای روحانیت یعنی دین بدون متخصص،یعنی طب بدون طبیب؛اسلام منهای روحانیت یعنی اسلام منهای اسلام!!
تضعیف روحانیت یا جاهلانه است یا خائنانه!اسلام منهای روحانیت یعنی اسلام کاریکاتوری به جای اسلام ناب.روحانیت سنگربان دین ودژمحکم اسلام است. هدف واقعی مروجان اسلام منهای روحانیت ضربه زدن به دین،حکومت دینی وولایت فقیه است.چرا دشمن این همه علیه روحانیت واسلام سیاسی تبلیغات وشبهه افکنی می کند؟چون از روحانیت واسلام سیاسی وسیاست اسلامی ضربه دیده است وآنها را بزرگترین مانع خود می بیند...
"دشمنان دو نکته اساسی در باب دین دارند دنبال میکنند؛ چون دیدهاند که این دو نکته در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است: یکی مسئله اسلام منهای روحانیت است. چون دیدهاند که روحانیت در جامعه ایرانی چه تاثیر شگرفی را بهوجود آورد. . . یکی هم اسلامی منهای سیاست است، جدایی دین از سیاست است"(امام خامنه ای)
اسلام منهای روحانیت یعنی دین بدون متخصص،یعنی طب بدون طبیب؛اسلام منهای روحانیت یعنی اسلام منهای اسلام!! تضعیف روحانیت یا جاهلانه است یا خائنانه!اسلام منهای روحانیت یعنی اسلام کاریکاتوری به جای اسلام ناب.روحانیت سنگربان دین ودژمحکم اسلام است. هدف واقعی مروجان اسلام منهای روحانیت ضربه زدن به دین،حکومت دینی وولایت فقیه است.جرا دشمن این همه علیه روحانیت واسلام سیاسی تبلیغات وشبهه افکنی می کند؟چون از روحانیت واسلام سیاسی وسیاست اسلامی ضربه دیده است وآنها را بزرگترین مانع خود می بیند...
بعد از واقعه تنباکو بود که دشمن به ویژه انگلیس خبیث به نقش بی بدیل روحانیت پی برد ودر صدد تضعیف آن برآمد.در پای هیچ قرارداد ننگینی امضای علمای اسلام دیده نمی شود.روحانیت همیشه سدی محکم در برابر استعمارگران ودشمنان اسلام وایران بوده ونقشه های انها را نقش بر آب کرده است.
اسلام منهای سیاست و اسلام منهای روحانیت دو تیغه قیچی است که میخواهد فلسفه وجودی اسلام را قطع کند و آنرا از ماهیت و حقیقت تهی نماید و در آخر کار پوستهای از آن باقی بگذارد. چنین اسلامی که نه به درد دنیا میخورد و نه به کار آخرت میآید مطلوب دشمنان اسلام بوده است و اساس تبلیغات دشمنان نیز از گذشته و حال بر این موضوع تمرکز پیدا کرده و همچنان پرشدت ادامه دارد .
تاریخ انقلاب اسلامی ایران مقطعی نه چندان دور از خود را به یاد دارد که برخی از افراد مدعی فهم و دانش که باصطلاح لقب متفکر و نظریهپرداز را هم یدک میکشیدند در مقالات و کتابهای خود و روزنامهها علیه دین و مبانی اسلام آنچنان افاداتی مینوشتند که بازگو کردن هرکدام از آنها دل هر مسلمانی را جریحه دار خواهد کرد.مباحثی که مستقیم یا غیرمستقیم اعتقادات دینی مردم را نشانه گرفته بود و هدفی جز کمرنگ کردن و حذف دین از زندگی مردم را نداشت .
نویسندگان و گویندگان این مباحث که مورد حمایت رئیس دولت وقت نیز بودند آنچنان کمر به نابودی دین در جامعه بسته بودند که تمامی حوزههای دینی، از مبدا تا معاد، از قرآنشناسی تا امامشناسی را دربرگرفته بودند و با تمسخر، انکار و یا شبهه افکنی درصدد نیل به اهداف خود بودند.
انکار امام زمان (عج)، معصوم نبودن ائمه اطهار (علیهم السلام)، خشونت طلبی امام حسین (ع) و فرهنگ شهادت، انکار وحی، کلام خدا نبودن قرآن و … تنها گوشهای از افادات این افراد بود که در روزنامهها و کتابهای خود درصدد تبلیغ و ترویج آن در جامعه بودند.
یکی از مباحثی مهمی که هدف اغلب این باصطلاح روشنفکران بود ترویج دو مقولهی کلیدی «اسلام منهای روحانیت» و «اسلام منهای سیاست» بود.
نقش روحانیت در اسلام و نیز تأثیرات اسلام سیاسی همواره دو موضوعی بوده است که دشمنان و مغرضان داخلی و خارجی بحق به اهمیت آنها پی بردهاند؛ لذا در طول سالهای اخیر تمام همت و تلاش خود را برای حذف آن و ترویج جدایی سیاست و روحانیت از اسلام گماردهاند اما بحمدالله و بواسطهی بصیرت و حضور مردم در صحنههای مختلف تاکنون موفق به رسیدن به اهداف شوم خود نشدهاند. اما لازم است با برنامه ریزی و در مسیر یک نقشهی مدون و دقیق در مقابل طرحهای اینچنینی دشمنان بایستیم.
نویسنده:ازدانشجویان رشته حسابداری