سفارش تبلیغ
صبا ویژن
سرباز ولایت
 

دربار شاه از هیچ گناهی رویگردان نبود. دربار بی‌اعتنا به ارزشهای دینی مردم ایران، بی‌مهابا دست به هر پلشتی و پلیدی می‌زد. مشروب‌خواری، قماربازی، سگ بازی، استعمال مواد مخدر، عیاشی و خوشگذرانیهای غیر شرعی جزئی از رفتار دربار شده بود. بدیهی است که این گونه اعمال دربار را در نزد مردم در حد یک گروه بی‌مقدار پست و فاسد جلوه می‌داد و مشروعیت آنها را به شدت زیر سؤال می‌برد....

مشروب‌خواری: با این که خوردن مشروب به صراحت در اسلام تحریم شده است و قرآن به صراحت آن را با عمل شیطانی می‌داند، دربار پهلوی هیچ پنهانکاری روا نمی‌داشت. شاه در میهمانیهای سران کشورهای بیگانه، در جشنها و جشن 2500 ساله جام شراب را به سلامتی میهمانان سر می‌کشید و تلویزیون آن را پخش می‌کرد. در میهمانیهای خصوصی دربار خانواده سلطنتی چنان در مشروب‌خواری افراط می‌کردند که مست و لایعقل دست به اعمال و گفتار ناهنجار می‌زدند.(183)


 

ملکه مادر با این که زن مسنی بود مثل رضاشاه به کنیاک معتاد شده بود. به اعتراف او «رضا عادت داشت بعد از ناهار و شام یک گیلاس کنیاک بنوشد. من هم این عات را از رضا گرفتم». ظاهراً این مسئله در خانواده پهلوی به وراثت گذاشته شد. زیرا «محمدرضا هم از بین مشروبات کنیاک را ارجح می‌دانست. البته کنیاک مورد علاقه‌اش «کنیاک هنسی» (184) بود.


 

ملکه مادر از این که جراید ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی از مشروب‌خواری وی انتقاد می‌کرده‌اند، سخت عصبانی است و می‌نویسد: «خوش به حال این اروپایی‌ها و این آمریکایی‌ها، ملاحظه می‌کنید چقدر آزاد هستند زنهایشان ... لخت و عور در کنار دریا و استخر و پلاژ تفریح می‌کنند و از مشروبات هر چه بخواهند می‌خورند... آن وقت در این روزنامه‌ها و مجله‌ها که از تهران می‌آید می‌نویسند ملکه مادر یک گیلاس کنیاک می‌خورده است! آیا خوردن یک گیلاس کنیاک جرم است.»(185) ملاحظه می‌فرمایید که ملکه مادر چنین اعمالی را نه تنها جرم نمی‌‌داند، بلکه از این که در مطبوعات ایران نسبت به آن حساسیت نشان می‌دهند ابراز تعجب می‌کند.


 

شاه و ملکه نه تنها خود به مشروب‌خواری معتاد بودند، بلکه فرزندان کوچک و غیربالغشان را نیز به این گناه آلوده می‌کردند. در جشنی که به مناسبت سیزدهمین سال ازداوج شاه و ملکه در کاخ ملکه مادر برقرار شد «فرزندان شاه هم حضور داشتند و اجازه یافتند لبی تر کنند!» هویدا، نخست‌وزیر معمولاً در جلسات عیاشی چنان در خوردن مشروبات زیاده‌روی می‌کرد که گاه بدمستیهایش او را ملعبه دیگران قرار می‌داد و گاه بدمستیهای او شأن کشور را نیز پایین می‌آورد. در ضیافتی که به افتخار ولیعهد بحرین برقرار شد، هویدا چنان بدمستی کرد که چند بار در مقابل سفیر آمریکا دست به چاپلوسی زد: «چاپلوسی احمقانه‌ای که چون در برابر آن همه مقامات خارجی صورت گرفت صورت خوشی نداشت.»(186)


 

طبق یک سند از وزارت دربار از تاریخ 21/6/1338 تا 21/6/1339 یک سال، در زمانی که وضع اقتصادی ایران به شدت خراب بود، دربار از شرکت لینج 204 صندوق، 3610 بطری مشروب خارجی خریداری نموده است.(187) حال از شرکتها دیگر چقدر خریداری شده است معلوم نیست. مطابق همین اسناد از تاریخ 5/2/1346 تا 2/12/1346 با هزینه دربار 253 صندوق انواع مشروبات، از طریق گمرک به کاخ اختصاصی اشرف در تهران وارد شده است.(188)


 

ورود مشروبات الکلی از خارج برای دربار از گمرک در سالهای پایانی رژیم چنان شدت گرفت و چنان تنفری در مردم ایجاد کرد که شهریور 1357 دفتر امور مالی و گمرکی دربار شاهنشاهی متوجه موضوع شد و به کامبیز آتابای مدیرکل دربار نوشت «ترخیص مشروبات الکلی با استفاده از معافیت گمرکی دربار شاهنشاهی در حای حاضر دور از مصلحت است.»(189)


 

قماربازی: انواع قمار در دربار پهلوی به شکل یک تفریح روزمره درآمده بود. اما در دربار هیچ کس در قماربازی به پای اشرف و شاه نمی‌رسید. «از مشکلات اخلاقی اشرف قماربازی مفرط او بود... اشرف بیشتر شبهای تابستان در رستوران دربند، بساط قمار راه می‌انداخت و زمستانها هم این بساط در کاخ اختصاصی به راه بود.»(190)اشرف چنان در قماربازی خود را صاحب انحصار می‌دید که به گزارش ساواک «جلسات قمار دربار شاهنشاهی که قبلاً در کاخ اختصاصی برقرار می‌شد به کاخ والاحضرت اشرف پهلوی منتقل گردیده و روزهای چهارشنبه هر هفته اعضاء خاندان جلیل سلطنتی پس از صرف ناهار تا پاسی از شب به بازی مشغول می‌گردند.» در این جلسات، قمار نه به عنوان یک بازی و تفریح، بلکه به عنوان برد و باخت جدی صورت می‌گرفت. طبق همین گزارش «والاحضرت شاهپور محمودرضا مبلغ 5/2 میلیون ریال باخته‌اند.»نقش اشرف در قماربازی دربار، نقش یک تشویق کننده بود و حتی «محمدرضا را به مجالس قمارش دعوت می‌کرد و سپس او را تشویق و تحریک می‌کرد.»(191)


 

اشرف وقتی به خارج از کشور می‌رفت نیز یک مشتری دائم قمارخانه‌های اروپا بود. در سال، 1331 که هنوز فساد دربار به اوج خود نرسیده بود، به گزارش ساواک اشرف در تعطیلات عید نوروز «در یکی از قمارخانه‌های پاریس مبلغی در حدود سیصد و پنجاه هزار ریال باخته بود.» در اواخر عمر رژیم اشرف بیشتر اوقات خود را در قمارخانه‌های اروپایی می‌گذراند. اشرف خود به مناسبتی در خاطراتش می‌نویسد: «در تابستان 1355 با عده‌ای از دوستان در منزلم در ژوئن دپن به سر می‌بردم ... پس از شام به کازینوی پام پیچ در انتهای دیگر بولوار رفتیم، نزدیک ساعت سه بامداد از کازینو خارج شدیم.»(192) این زندگی شخصیت دوم دربار شاهنشاهی ایران بود.


 

شاه نیز به شدت به قمار معتاد شده بود. او همیشه بعد از نهار به قمار می‌پرداخت.(193) البته شبهایی که به فسادهای دیگر مشغول نبود رو به قمار می‌آورد. «میهمانیهای آخر شب بیشتر به پوکر می‌انجامید».(194) زیرا «محمدرضا پهلوی تمام عمر عاشق بازی پوکر بوده است» و تنها وقتی که «در یک شب حدود 700000 پوند باخت این بازی را کنار گذاشت» و بعدها فقط به بازی بریج اکتفا می‌کرد.(195) طبق گزارشات نزدیکان شاه، محمدرضا در قماربازی هم شانس چندانی نداشت. «در مجموع در یک شب حتماً محمدرضا40-50 میلیون تومان می‌باخت.» البته این نیز از شیطنتهای اشرف ذکر شده است. اشرف باندی از قماربازان حرفه‌ای مانند اسکندری و محمود حاجبی را درست کرده بود و محمدرضا را تشویق به قمار با آنها می‌کرد و سپس با تقلب و کمک کردن به آنها مبالغی را از محمدرضا می‌بردند و اشرف «قسمت عمده را خودش برمی‌داشت و به حاجبی و اسکندری هم چند میلیونی می‌داد.»(196)


 

شاه در قمار، هم‌بازی مخصوصی داشت که تا آخر با شاه بودند. محمود حاجبی، پروفسور یحیی عدل، سناتور و جراح معروف و ابوالحسن ابتهاج از هم‌بازیهای حرفه‌ای شاه بودند.


 

قماربازی دربار شاهنشاهی تا اعماق ارکان نظام نفوذ کرده بود. علم وزیر دربار چندین کازینو در ایران تأسیس کرد (197) که مهم‌ترین آنها کازینوی بزرگ کیش بود. هویدا نیز به این موضوع اذعان کرده و گفته است: «هم اکنون در کنار دریای خزر سه کازینو به مقیاس وسیع مشغول کار است که یکی به خواهر شاه، دیگری به برادرش و سومی هم به بنیاد پهلوی تعلق دارد.»(198) قماربازی حتی در بین محافظین شاه و دانشجویان دانشکده افسری نیز که مهم‌ترین رکن محافظت از رژیم بودند به نحو فزاینده‌ای نفوذ کرده بود.(199) رسوایی بزرگی که در سال 1355 برای رژیم به بار آمد، باخت بزرگ امیر تیمور سفیر شاهنشاه در انگلیس بود. در روزنامه‌های انگلیس اعلام شد که سفیر ایران یک میلیون پوند باخته است. وی بعداً خودکشی کرد و لاونس رئیس یکی از قمارخانه‌ها 170000 پوند به عنوان بدهکاری سفیر از سفارت ایران درخواست کرد.(200) قماربازی دربار علاوه بر این که ذهنیت بسیار منفی در بین مردم ایجاد کرده بود، این سؤال را به ذهن می‌آورد که شاهی که اجازه تصمیم‌گیری را از دولت، نخست‌وزیر و وزراء سلب کرده بود، با این اعتیاد به قمار، کی وقت فکر کردن در حل مشکلات کشور را دارد.

فساد مالی دربار


 

یکی از عوامل بی‌اعتمادی مضاعف مردم نسبت به خاندان پهلوی فساد مالی آنها بود. بی‌شک بخشی از تظاهرات مردم ایران در سال 1357 در اعتراض به فساد مالی رژیم بود. مردم وقتی اختلاف خود را با اشرافیت درباری می‌دیدند به فریاد می‌آمدند.


 

«در سالهای دهه‌ی 1970 (1350) علاوه بر سرمایه عظیم روبه رشد شاه، فساد مالی در دربار خاندان پهلوی و طبقه ممتاز جامعه به حدی زیاد بود که سهم عمده‌ای در افرایش مخالفت توده‌های عظیم مردم را داشت.»(262)


 

شاه در مهر 1357 دستور داد تا خانوداه سلطنتی در معاملات دخالت نکنند (263) و این خود نشانه فساد مالی دربار و ناخوشنودی مردم بود. دولت هر سال معادل 15 میلیون دلار بودجه در اختیار وزارت دربار قرار می‌داد (264) و تمامی آن صرف خوشگذرانیهای خانواده شاه می‌شد. البته این غیر از بودجه سری دولت بود که به دستور شاه به مصرف ولخرجیهای بی‌مورد می‌رسید.


 

فساد مالی دربار پهلوی در اشکال مختلف، تکاثر، تجمل، حیف و میل، قاچاق، حاتم‌بخشی‌های بی‌مورد و رانت‌خواری بروز می‌کرد.

منبع:سایت بصیرت



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 91/10/25 توسط 
تمامی حقوق مطالب برای سرباز ولایت محفوظ می باشد