حضرت روح الله (ره) به این یقین داشت که موثری در عالم جز خدا نیست(لا موثر فی الوجود الا الله) وامور عالم فقط به دست خداست ؛به همین دلیل آرامش قلبی خاصی داشت واز احدی جز خدا نمی ترسید ومی گفت :" آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند". ایشان ربوبیت ومدیریت عالم را از آن خدا می دانستند و هیچ حول وقوه ای جز برای خدا قائل نبودند(لاحول ولا قوه الا بالله) ونصرت وتوفیق را از خدا می دانستند (وماالنصر الامن عندالله....) وبه همین دلیل فرمودند:" خرمشهر را خدا آزاد کرد".
امام محمد باقر(ع) می فرمایند : "مردی(درآخرالزمان) از شهر قم قیام می کند و با او افرادی هستندکه مانند آهن های گداخته اند. سپس او وفات می کند و به جای او مردی از خراسان می آید که در دست راستش نشانه ای است."(البیان فی علائم آخرالزمان)
مرحوم آیت اله ادیب اصفهانی (از بزرگان)روایتی از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است که روزی پیامبراکرم(ص) از منزل خارج شده بودندوهمراه اصحاب می رفتند(حضرت امیر(ع) هم درآن جمع بودند)درحال حرکت پیامبر(ص) فرمودند:در روز قیامت مردمانی باچهره های نورانی درسمت راست من قرار میگیرند.اصحاب پرسیدند:آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص)فرمودند:"قوما تحابوا بروح الله من غیر انصاب ولا اموال هولاء شیعتک باعلی" مردمانی هستند که روح الله نامی را دوست دارند،بدون هیچ گونه چشم داشت مادی یا مقامی اینها شیعه توهستند یا علی. بعد آیت اله ادیب اصفهانی اضافه میکنند که از صدراسلام تا امروز ما دربین بزرگان کسی به اسم روح الله آن هم با این ویژگیها نداشتیم.این بیانگر مقام حضرت امام وامت امام است.
امام محمد باقر(ع) می فرمایند : "مردی(درآخرالزمان) از شهر قم قیام می کند و با او افرادی هستندکه مانند آهن های گداخته اند. سپس او وفات می کند و به جای او مردی از خراسان می آید که در دست راستش نشانه ای است."(البیان فی علائم آخرالزمان)
مرحوم آیت اله ادیب اصفهانی (از بزرگان)روایتی از امام محمدباقر(ع) نقل کرده است که روزی پیامبراکرم(ص) از منزل خارج شده بودندوهمراه اصحاب می رفتند(حضرت امیر(ع) هم درآن جمع بودند)درحال حرکت پیامبر(ص) فرمودند:در روز قیامت مردمانی باچهره های نورانی درسمت راست من قرار میگیرند.اصحاب پرسیدند:آنها چه کسانی هستند؟ پیامبر(ص)فرمودند:"قوما تحابوا بروح الله من غیر انصاب ولا اموال هولاء شیعتک باعلی" مردمانی هستند که روح الله نامی را دوست دارند،بدون هیچ گونه چشم داشت مادی یا مقامی اینها شیعه توهستند یا علی. بعد آیت اله ادیب اصفهانی اضافه میکنند که از صدراسلام تا امروز ما دربین بزرگان کسی به اسم روح الله آن هم با این ویژگیها نداشتیم.این بیانگر مقام حضرت امام وامت امام است.
مرحوم آیت اله العظمی لنکرانی می فرمایند:"در طول تاریخ تشیع وجهان اسلام نمی توانیم بدیلی برای حضرت امام خمینی (ره) پیدا کنیم...امام بزرگوار جدا مصداق " انسان کامل" بودند یعنی همه فضایل انسانی را داشتند.امام در تمام مراحل زندگیشان نسبت به شاگردان، دوستان وخانواده شان آنچه را که شایسته یک انسان کامل بود مراعات میکردند."
اگر توحید را به کوهی تشبیه کنیم ،امام خمینی (ره) در قله این کوه قرار داشت.شخصیت او شخصیت توحیدی بود.ایشان معصوم نبود ولی خیلی خودش را به عصمت نزدیک کرده بود. او تالی تلو معصوم و شبیه ترین فرد به معصومین بود. شجاعت،قاطعیت،آرامش و عطوفت امام نشات گرفته از ایمان او به توحید بود.
حضرت روح الله (ره) به این یقین داشت که موثری در عالم جز خدا نیست(لا موثر فی الوجود الا الله) وامور عالم فقط به دست خداست ؛به همین دلیل آرامش قلبی خاصی داشت واز احدی جز خدا نمی ترسید ومی گفت :" آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند". ایشان ربوبیت ومدیریت عالم را از آن خدا می دانستند و هیچ حول وقوه ای جز برای خدا قائل نبودند(لاحول ولا قوه الا بالله) ونصرت وتوفیق را از خدا می دانستند (وماالنصر الامن عندالله....) وبه همین دلیل فرمودند:" خرمشهر را خدا آزاد کرد".
امام راحل فقط وفقط به خدا امید داشت وبه احدی جزخدا امیدوارنبود.بدین خاطر بود که فرمود:" اگر رجایی وباهنر نیستند خدا هست".ایشان در یکی از اشعارشان می گوید:
با که گویم غم دل جزتوکه غمخوار منی همه عالم اگرم پشت کند یار منی
دل نبندم به کسی روی نیارم به دری تا تو رویای منی تا تو مدد کار منی
یکی از انواع توحید،توحید در رازقیت است.در نگرش توحیدی تنها خدا رازق انسان است(لا رازق الا الله) و دیگران نمی توانند رزق انسان را کم وزیاد کنند.(بر سر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود...)امام از تحریم های اقتصادی باکی نداشت وآن را باعث استقلال اقتصادی کشورمی دانست چرا که به توحید در رازقیت اعتقاد راسخ داشت.
شجاعت مثال زدنی ایشان ریشه در توحید داشت.درسال43 درمسجداعظمفرمود:"واللهدرعمرمنترسیدم". امام به این باور داشت که دیگران نه می توانند نفعی به ما برسانند ونه ضرری و نه مانع رسیدن نفع وضرری شوند(ان یمسسک الله بضر فلاکاشف له اله هو وان یردک بخیرفلا راد لفضله... یونس /107 ) امام به این ایمان داشت که قدرت ازخدا وازآن خداست وقدرتی جز خدا نیست(لا قوه الا الله)؛ در دیدگاه توحیدی ابرقدرت خداست ولاغیر .به همین خاطر بود که امام ذره ای از مستکبران جهانی باکی نداشتواستکبارستیزی از سیاست های اصولی ایشان بود.برخورد عزتمندانه امام با نماینده شوروی ناشی از توحید ایشان بود.امام بارها می فرمود:"وقتی عکس شاه رادر برابرفلان رئیس جمهور آمریکا دیدم که آن طور ذلیلانه درمقابل او ایستاده بود،بسیار ناراحت شدم وتلخی این منظره هنوز برای من باقی است که شاه مملکت اسلامی در برابرکافرخدانشناس این طور اظهارکوچکی کند". سیاست امام،سیاست توحیدی بوداو به جای تکیه برشرق یاغرب برخدا تکیه داشت و سیاست ایشان نه شرقی نه غربی بود.امام(ره)در اوایل انقلاب به یاسر عرفات فرمود:"اگر می خواهیدملت فلسطین را نجات دهید،راهش این است که به سراغ شوروی یاآمریکایااین دربار وآن دربار نروید،توکل به خداکنیدوسلاح به دست رویکردبگیرید،؛خداوندحامی شماست ملت هم به شما کمک میکنند." ایشان در سیاست خارجی تهاجمی وفعال بود نه تدافعی ومنفعل؛امام (ره )مبدا ومبدع جنگ نرم بود واستراتژی او بیداری ملت ها ومدیریت افکارعمومی بود.امام خمینی (ره) بنیانگذار نظم نوین جهانی است وبیداری اسلامی منطقه وجهان ناشی از انقلاب اسلامی ایران است. امام (ره) نگاه جهانی به انقلاب اسلامی داشت و اسلام را نسخه شفابخش همه دردهای بشری می دانست .
امام به جامعیت وکارآمدی اسلام اعتقاد راسخ داشت واسلام را جامع ترین ،کاملترین و کارآمدترین برنامه زندگی انسان ها وعمل به اسلام عزیز را ضامن خوشبختی وسعادت دنیا وآخرت وپیشرفت همه جانبه می دانست و می گفت"همه بدبختی های ما به خاطر دوری از اسلام وقرآن است".
ولایت فقیه نماد جامعیت وکارآمدی اسلام است.امام،ولایت فقیه را درطول ولایت خدا،پیامبر وائمه می دانست.ولایت فقیه ولایت اسلام بر مردم است نه فرد بر مردم وبه همین دلیل مخالف دیکتاتوری است. ولایت فقیه ولایت خدا برمردم است. امام راحل خود را صاحب انقلاب قلمداد نمی کرد وامام زمان(ارواحنافداه) را صاحب اصلی انقلاب می دانست.بصیرت وتیزبینی کم نظیر ایشان ناشی از تقوای آن عالم ربانی بود.امام خمینی (ره) حق مدار بود نه سیاستمدار وبرای او حکومت وسیاست ابزار بود نه هدف.هدف او رضایت خدا وحاکمیت دین بود. ایشان هدفگرا بود نه نتیجه گرا ؛ و تکلیف گرا بود نه منفعت گرا وکارها را براساس تکلیف انجام می داد ومی گفت"ما مامور به تکلیفیم نه مامور به نتیجه".امام تنها به فکر رضایت خدا بود وخود را سرباز دین می دانست.ایشان احیاگراسلام ناب محمدی در عصر کنونی است.
مدیریت نفس اساس مدیریت است وکسی که تقوا داشته ونفس اش را خوب مدیریت کند میتواند مدیر موفقی باشد؛نظم ومدیریت بسیار خوب امام ناشی از تقوای ایشان بود.خودباوری یکی از ثمرات خداباوری است وخودباوری واعتماد به نفس مثال زدنی حضرت امام (ره) ریشه در خداباوری عمیق ایشان داشت.خودسازی اساس دیگرسازی وجامعه سازی است(ذات نایافته ازهستی بخش.... کی تواند که شودهستی بخش) وراز تاثیرگذاری شگرف ایشان در جامعه ایران وجهان را باید در خودسازی آن مرد الهی جستجو کرد. آیت اله بهاءالدینی(ره) درباره ایشان میفرمایند:"خلاصه این که از ابتدای تاسیس حوزه علمیه قم تاکنون،مابرای امام(ره) نظیر نیافتیم وهمه به خاطر خودسازی وتهذیب ایشان بوده است".
امام (ره) در راه خدا فداکاری کرد به همین دلیل خدا این همه عزت به او داده ومحبت او را در دلها قرار داده است.آری مقلب القلوب خداست وعزت وذلت دست اوست.
اکنون انددیشه امام بیش از گذشته ساری وجاری است وکسانی که می خواستند امام واندیشه هایش را به موزه های سیاسی تاریخ بسپارند خود به زباله دان تاریخ پیوسته اند.
خمینی رفت ولی سیدعلی هست خداراشکربرامت ولی هست(آغاسی)
اکنون که امام راحل در میان ما نیستند برهمه ما وظیفه است تا با پیروی از ولایت فقیه وخلف صالح ایشان حضرت آیت اله العظمی امام خامنه ای ادامه دهنده راه آن مرد ملکوتی باشیم.