سخن گفتن درباره ی سخنرانی اخیر آقای روحانی در جمع فرمانداران و به چالش کشیدن بخش های مختلف آن کار سختی نیست؛ برای خیلی از بندهای آن سخنرانی، تخصص حقوق و امنیت ملی که هیچ، حتی نیازی نیست که وعده و وعیدهای گذشته ی رئیس دولت یازدهم را مرور کنیم و تناقص ها را جلوی چشم بیاوریم. در همان سخنرانی می توان نقیض جمله ها را یافت و تعجب کرد که چطور می توان در یک سخنرانی، همزمان از نقدپذیری دولت گفت و از اینکه قوه ی مجریه تنها قوه ای ست که می توان از آن انتقاد کرد و همزمان با عبارت هایی همچون «همه حقوقدان و متخصص امنیت ملی شده اند» یا «رهبر معظم نصیحتی می کنند، همه راه می افتند؛ همه توصیه دارند، میگوید دولت وقتی تشنه شدی باید آب بخوری. خب میدانیم!» منتقدین را به استهزاء گرفت و چطور می توان همزمان با تابلوی انتقادپذیری دولت در دست، حق توصیه به دولت را تنها برای رهبری محفوظ دانست و دیگران را بخاطر پیگیری دستورات معظم له از دولت به طعن و استهزاء کشاند؟ رهبری هم لابد از آن رو که رهبرند دیگر! و حتی همان کلام رهبری را ارشاد و نصیحت صرف دانست و نه حکمی لازم الاجرا! چطور می شود در یک سخنرانی از همگان ادبیات مودبانه و مومنانه خواست و در همان سخنرانی درباره ی منتقدین تمسخرآلود حرف زد؟! ادامه مطلب...